blogers
به روستای باصفاي وانشان خوش آمديد
به روستای باصفاي وانشان خوش آمديد
لطفاَ دربخش نظرات از درج مطالب متفرقه و سیاسی جدداَ خوداری فرمائید.(فقط درخصوص روستای وانشان )
کپي مطالب اين وبلاگ، بدون ذکر منبع ممنوع مي باشد


 

 جاذبه های سیاحتی- زیارتی - توریستی یک روستا

 

       

 آنچه مسلم است  کسانی که برای گردش به یک روستا میروند ، دنبال ساختمانهای شیک و نوساز و خیابانهای
 
 عریض و طویل نیستند . چرا که از این قبیل چیزها در شهرهای بزرگ فراوان است .
 
 گردشگران روستا قبل از هرچیز به هوای تازه و مناظر طبیعی زیبا و سادگی و بی پیرایگی محیط توجه دارند . به
 
زندگی ساده و سالم و روابط نزدیک انسانها با همدیگر علاقمند هستند . آنان در روستا به دنبال آرامش
 
می گردند و دوری از سر وصداهای ماشینهای شهری .
 
 جوانان شهری که به روستا میروند دوست دارند محیطی را که پدر و مادر و اجدادشان در آن بزرگ شده اند
 
همانگونه که بوده است ببینند و تاریخچه ای از زندگی پیشینیان خود را در پیش رو مطالعه کنند .
 
 ساختمانهای قدیمی ، کوچه پس کوچه های تنگ و باریک ، دیوارهای گلین که با دستهای رنج کشیده پدرانشان
 
با زحمت بنا شده اند ، درب حیات های چوبی قدیمی ، مهتابیها ،  دالانهای تاریک زیر ساختمانها ، پله های مرتفع
 
 و پر پیچ و تاب ، آغلها ، طویله ها ، انبارهای سوخت و علوفه ، سیلوهای گندم و جو در دل دیوارهای اتاقها ،
 
تاپوهایی که زمانی پر از جو و گندم و آرد بوده اند.
 
          قلعه وانشان
 
 خمره هایی که پر از ماست و دوغ و روغن حیوانی و شیره انگور و انواع مرباها بوده اند ، دولابچه های محل
 
نگهداری بادام و گردو و کشمش ، ابزار های قدیمی کشاورزی از قبیل :
 
 
      
 
خیش و ماله و چون و هرچون ، ظروف مسی و گلی ، قاشقهای چوبی ، چراغهای موشی ، زنبوری، انگلیسی، پیه
 
سوزها و لمپاها و گردسوزها ، سماورهای ذغالی در کنار منقلهای آتش، چرخ نخ ریسی و کار قدک بافی ،
 
 
      چراغ موشی  لمپا  زنبوری 
 
 
 
 و حتی پالان الاغها و جوالها و تاچه ها و قراره ها ، گلیمهای زیر پای پدران ،  و درختهایی که دیگران کاشتند و ما
 
 خوردیم ،
 
همه اینها زمانی که از نسلی به نسلی دیگر منتقل شوند ، خود تاریخچه ارزشمندی میشود برای نسل آینده تا از
 
آن درس بگیرند و عبرت شود برای اهل پیشرفت .
 
      
 
   حال اگر ما بیاییم و به بهانه بازسازی روستا همه جلوه های قدیمی را از بین ببریم و بناهای قدیمی را که هنوز
 
هم قابل بازسازی هستند ویران کنیم تا خیابانهای عریض و طویل بسازیم که جولانگاه ماشینها و تراکتورها و
 
موتورهای گازی شوند ، میدانید چه بر سر روستا می آوریم ؟!
 
  

   

 همین حالا زمانی که یک موتور سوار از یکی از کوچه ها عبور میکند تا مدت زیادی بوی دودش و صدای ناهنجارش
 
آرامش و صفای موجود را بهم میزند . چه رسد به زمانی که این خیابانهای تعریض شده پارکینگ ماشینها شوند .
 
 طولانی ترین طول و عرض روستا را میتوان در ده دقیقه قدم زد و هیچ لزومی ندارد که هرکس با ماشینش تا درب
 
منزلش برود . میشود در جاهای مناسب محلهای پارکینک پیش بینی کرد .
 
 
 هم اکنون در روستای وانشان ما عملیات نوسازی و اسفالت و سنگفرش کردن کوچه ها در حال انجام است  و
 
عده ای با دلسوزی و با نیت خیر دارند زحمت میکشند و در نظر دارند که وانشان را تبدیل به محل گردشگری و
 
توریستی نمایند . متاسفانه به علت شرایط خاص فعلی و این حقیقت که صاحبان بناهای قدیمی توانایی و حوصله
 
رسیدگی و نگهداری آنها را ندارند ، به سادگی تسلیم پیشنهادهای تخریب و صافکاری بناها میشوند و تیشه به
 
ریشه های خود میزنند .
 
از هم ولایتی های عزیز تقاضا میشود با این عجله یادگاریهای اجداد خود را ویران نکنند و قبل از هرچیز در فکر
 
نگهداری آنها باشند . با هزینه ای بسیار کمتر از هزینه بازسازی ، بسیاری از این ساختمانها سالیان دراز دوام
 
می آورند . از مسئولین و دست اندرکارانی هم که مشغول این عملیات هستند خواهش میشود به نکات اشاره
 
شده توجه کنند و سعی کنند موضوع بازسازی روستا با تامل بیشتر و با مشورت گسترده تر با روستاییان و
 
فرزندانشان در شهرها انجام شود تا در آینده موجب پشیمانی نگردد .
 
با کمی  تغییرات: برگرفته از وبلاگ وانشون بلاگ پست
 
 
 
بیخود وبی جهت بدون تفکر ودور اندیشی عقلمان را  دست دیگران دادیم  و خانه قدیمی را با خاک
 
 یکسان کردیم ،عین یک زلزله 7ریشتری .با بیل و کلنگ لعنتی، لودر وار به جانش افتادیم .
 

یکی نبود به ما بگه عاقلها ،دارید چیکار می کنید،  با هستی تان و خاطراتتان ،چه می کنید

 

ترس از خرابی دیوار که باعث نمی شه خانه را خراب کرد،آدمهای عاقل ،دیوار خراب را تعمیر

 

می کنند،مرمت می کنند،می گفتید استاد بنا بیاید چند تا کارگر  هم می گرفتید،یک مقداری آهک

 

و آجر و خاک رس ونمی دونم ماسه تعمیرش می کردید .برفرض هم که می خواستید  مشکل را

 

حل کنید،حداقل بالاخانه را خراب می کردید.

 

دست به دوتا اتاق آلمانی اینور حیاط نمی زدید . اقلاً یک جایی داشتید که سرگردان نباشید .

 

امان از این طرح هادی که داره چه می کنه؟!!!

 

24مهر88

 

روزگار غریبی است،شاید هم همسایه ها حق داشته باشند، ما که ساده ایم تقصیر مردم چیه ؟

 

اگه ما ساده نبودیم نمی گذاشتیم خانه ای که هر خشتش ، برایمان خاطره ای هست ، به این روز

 

بیفتد یا به این  روزش بیاندازند.

 

و در آخر

ای کاش پدر و مادر بودند

ای کاش خانه را خراب نکرده بودیم

ای کاش آنرا زودتر ساخته بودیم

 

برگفته از وبلاگ بافران

 

 


برچسب‌ها: گردشگری وانشان
نوشته شده در تاريخ دوشنبه ۱۳۸۹/۰۵/۲۵ توسط سیدرضا اطیابی
کپي مطالب اين وبلاگ، بدون ذکر منبع ممنوع مي باشد
Related Posts Plugin for WordPress, Blogger...

اطلاعيه مجالس ترحيم X

حاج محمد حسين مشايخي فرزند مرحوم کربلايي حسن به ديار باقي شتافت

جهت مشاهده کليک کنيد

مقالات کشاورزي X

دانلود مقالات کشاورزي و دامي

جهت مشاهده کليک کنيد

فيلم هاي وانشان X

فيلم هايي از روستاي باصفاي وانشان

جهت مشاهده کليک کنيد


تصاوير وانشان X

تصاويري از روستاي باصفاي وانشان

جهت مشاهده کليک کنيد

پرداخت قبوض X

مشاهده و پرداخت قبض هاي : آب - برق- گاز و تلفن ثابت، وانشان

جهت مشاهده کليک کنيد