پزشک ماخوذ از کلمه «بيجاشک» به زبان پهلوي به معناي درمانگر است. دارو هم در زبان پهلوي به صورت داروک آمده است که با Drug هم ريشه است. به پزشک در فرهنگ و ادبيات کهن ايران از زواياي گوناگوني نظر انداخته شده است. از جمله اين بيت از لسان الغيب حافظ شيرازي:

گر طبيانه بيايي به سر بالينم  به دو عالم ندهم لذت بيماري را

البته حافظ متضاد آن را نيز در جاي ديگري آورده است:

تنت به ناز طبيبان نيازمند مباد  وجود نازکت آزرده گزند مباد

و يا:

آنان که خاک را در نظر کيميا کنند  آيا بود گوشه چشمي به ما کنند
دردم نهفته به ز طبيبان مدعي  باشد که از خزانه غيبم دوا کنند

و در باب طبيب و درمان سروده است:

ما شبي دست برآريم و دوايي بکنيم  غم هجران تو را چاره ز جايي بکنيم
دل بيمار شد از دست رفيقان مددي  تا طبيبي به سر آريم و دوايي بکنيم

و نيز:

دردم از يار است و درمان نيز هم  دل فداي او شد وجان نيز هم
اينکه مي گويند آن خوش تر ز حسن  يار ما اين دارد و آن نيز هم

سرانجام خروش بر مي آورد:

خواجه درد هست وليکن طبيب نيست

و درباره دردي بي درمان بنام عشق:

دواي درد عاشق را کسي کو سهل پندارد
به فکر آنان که در تدبيردرمانند، درمانند

و درد ما را نيست درمان الغياث. هجر ما را نيست پايان الغياث.
تمام اين رنجش ها و گلا يه ها حاکي از اهميتي دارد که پزشک فراتر از دانش و اطلا عات خويش با تکيه بر اخلاق، بيمار خود را مداوا کند. آنگاه است که با ارجاع به بيت آغازين، بيمار، لذت بيماري خويش را به دو عالم نخواهد فروخت.
انتخاب روز پزشک در زاد روز ابن سينا- اول شهريور ماه هر سال- بدعتي است ميمون که پس از انقلا ب اسلا مي بنا گذاشته شده است. پيش از آن، روزي که براي پزشک اختصاص دهند نداشته ايم. روزي به مناسبت روز پرستار که زاد روز حضرت زينب کبري است تعيين شده بود يا روز داروسازي که به مناسبت زاد روز پزشک و داروساز بلند آوازه تاريخ ايران ذکرياي رازي که مراسم آنهم در روز پنجم شهريور ماه بر پا مي گردد و حتي روز دندانپزشکي هم در بيست و چهارم فروردين ماه هر سال جشن گردهمايي دندانپزشکان کشور بوده است. سازمان نظام پزشکي روز اول شهريور را بپاس بزرگداشت پزشکان کشور به نام روز پزشک تعيين و درصدد تجليل از پيش کسوتان جامعه پزشکي در اين روز برآمده است.پيش از آن که از پزشک و روز پزشک بيش از اين سخن گوييم جاي دارد که از ابن سينا به عنوان طلا يه دار کاروان دانش طب در تاريخ شکوهمند ايران باب سخن برانيم. جايي که تاريخ فروشان و تاريخ ستيزان از درون و بيرون از مرز درصدد برآمدند که او را دانشمند عرب قلمداد کنند و اين دسيسه از آستين  همان دست هايي بيرون ميآيد که خليج هميشه فارس را به نام خليج عربي جا زده اند. صرف اين که دانشمندي اثر خود را به زبان کشوري مي نويسد به معناي آن که متعلق بدان کشور است نيست کما اين که اين دانشمندان براي آن که آثارشان فراسوي مرزها را در نوردد به زبان زنده و بين الملل آن دوره مي نوشتند. در تاريخ تمدن ويل دورانت جلد تاريخ تمدن اسلا مي از ابن سينا به عنوان دانشمند اسلا مي ياد مي کند که اين به مفهوم عرب بودن ابن سينا نيست. در وصف انديشه هاي بلند ابن سينا همين بس که گفته شود در شرايطي که در دنياي علم، سخني که ديروز گفته مي شد امروز نيست و فردا از آن دست که ديروز بود و امروز نيست نخواهدبود سخناني که حقايق علمي خلل ناپذيري باشند که پس از متجاوز از يک هزار سال صلا بت و صحت خود را حفظ کرده باشند بسيار نادر است و چنين حقايقي در قانون ابن سينا اندک نيست.

اين روز را به همه دوستان و همكاران عزيز تبريك مي گويم.