آخرین به روز آوری سایت یکشنبه ۲ اردیبهشت ماه ۱۴۰۳

گلها و سبزیجات بهاری در ارتفاعات گلپایگان -موسیر ، لاله ، مرزنجوش ، شوید



آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد...



دارو درمانی تعدادی از بیماری های گوارشی


پوشاک (برند)


یادی از گلپایگان - استاد سعیدی


ویدئوی مناره سلجوقی گلپایگان

مناره سلجوقی گلپایگان که از آن به عنوان بلندترین مناره آجری نام می برند ، گویی امتداد پیشینه کهن این خطه را برابر دیدگان هر هنر دوستی آشکار می کند این بنا که به عنوان بلندترین مناره آجری سلجوقی قرن پنجم هجری قمری ایران از آن یاد شده با قدمتی حدود 900 سال همچنان در برابر عوامل طبیعی زلزله، باد، باران، سرما و گرما سرفراز برجای مانده است.


خانه ها و کوچه باغ های دیدنی حسن حافظ











کُردَهْ به کوه

اگر برف نمی بارید و یا به تأخیر می افتاد شخصی را با آذووقه و لباس گرم و کافی و مناسب آماده کرده به ارتفاعات برف گیرمی فرستادند و نام او را ( کُردَه علی KORDA) می گفتند و عمل مهاجرت او را به کوه ( کُردَه به کوه ) می نامیدند و اغلب هم دیده می شد که بعد از رفتن ( کرده به کوه ) ، باریدن برف شروع می شد و بر اعتقادات مردم صحه می گذاشت

فیروز اشراقی (گلپایگان در آئینه تاریخ )

 مقدمه سایت آخاله - محمود نیکنامی :یک باور فرا گیر گلپایگانی که تا چند سال اخیر نیز میهمان فرهنگ این شهر بود و اعتقادات عامه  مردم بر این باور مستحکم گردیده بود ، ایام ریزش برف از حدود 25 دیماه آغاز و تا 15 بهمن ماه  در اوج بارندگی این نعمت الهی محدود می شد را اصطلاحا ( کُردَهْ به کوه ) می گفتند
حکایت این افسانه از آنجا آغاز میگشت که اگر در این محدوده زمانی برف نمی بارید و یا  بارش های زمستانی کم میگردید ، همه مردم را از آینده نگران میکرد  و سال در پیش رو را از سالهای خشکسالی می پنداشتند و لذا اعتقاد راسخ داشتند که در این فاصله زمانی بایستی تمام تلاشهای عقیدتی را بکار بندند تا ترحم خداوند شامل حالشان گردد .. در ذیل قسمتی از این افسانه از کتاب گلپایگان در ائینه تاریخ بیان میگردد


 

منبع : کتاب گلپایگان در آئینه تاریخ :اگر برف نمی بارید  و یا به تأخیر می افتاد شخصی را با آذووقه و لباس گرم و کافی و مناسب آماده کرده به ارتفاعات برف گیرمی فرستادند و نام او را ( کُردَه علی KORDA) می گفتند و عمل مهاجرت او را به کوه ( کُردَه به کوه ) می نامیدند و اغلب هم دیده می شد که بعد از رفتن ( کرده به کوه ) ، باریدن برف شروع می شد و بر اعتقادات مردم صحه می گذاشت . این باور همانند دعای باران و به مُصلی رفتن برای باران ، همه گیر بوده است و ( این باور گلپایگانیها بوده ) که ( کُرده ) خوانساریها روز 25 دی ماه به کوه می رفته و پنجم بهمن از کوه بر می گشته  ، سپس (کُرده ) گلپایگانی ها روز پنجم بهمن ( 35 زمستان ) به کوه می رفته و 15 بهمن ( 45 زمستان )  از کوه پایین می آمد

معروف است هنگامی که  کُرده گلپایگانی ها به کوه می رود در بین راه به کُرده خوانساری ها میرسد و در ضمن سلام و احوالپرسی طبق عادت و اخلاق رایج منطقه ، کُرده خوانساری ها به همتای گلپایگانی اش طعنه و زخم زبان می زند و می گوید : ببینم چکار می کنی ( یعنی از لحاظ ریزش برف و شروع سرما) و وی جواب می گوید : (تو که پشتت به من بود کاری نکردی ، من که پشتم به بهار است ) ((عبارت دیگری نقل شده که در کتاب منبع نیامده ... کرده گلپایگان به کرده خوانسار می گوید : حیف که پشتم به بهار است و گرنه بچه قنداق را در گهواره اش از سرما خشک می کردم ))

در مدت ( کُرده به کوه ) یعنی از 25 دی ماه تا 15 بهمن  هر گونه عامل آب و هوایی را به نحوی منتسب به (کُرده به کوه ) می کنند  .
اگر برف ببارد می گویند :      کُرده ما  بارکوله اش  را زمین گذاشت

اگر برف ههمراه با بوران و سرما ببارد می گویند :  کُردَه فُوت کرده  ( یعنی با دهان دمیده است )

اگر برف ، همراه باران ببارد می گویند :  برف لی می آید و یا کف  گلیز کرده ( آب و کف دهان

برف اول  را می گویند : برف غلاغ ( کلاغ) چون کلاغ ها با باریدن نخستین برف با صدا و فریاد ، به شادمانی می پردازند

روز 5 بهمن  که کرده خوانساریها پایین می آید را می گویند :  نفس دُزدَه زده

روز 15 بهمن که کرده گلپایگانیها پایین می آید را می گویند : نفس فاشکه ( آشکار ) زده و معتقدند که هوا کم کم رو به خوبی  می رود

از 6 بهمن تا چهاردهم بهمن  را ( چار چار تُرکها) گویند

از 20 بهمن به بعد را ( چِلّه گربه ها ) می گویند

از 4 اسفند تا 10 اسفند را ( ننه دالو )  گویند و معتقدند که پیر زنی به نام دالو به خاطر گرمی هوا شترهایش را که ( آبستن ) نمی شده اند را پیش یکی از پیامبران میبرد  و از او می خواهد که از خداوند خواهش کند  تا هوا سرد شود و شترها   باردار  گردند  این چند  روز سردتر از روزهای قبل و بعد است و گاهی این مدت را ( سرمای پیرزن )  و یا ( نه نه سرما ) نیز می گویند

ماه اسفند را ( اختیارات )  می گویند  و مسافرت از این ماه به بعد مناسب است

 مراسم برفی کردن :

در روز اول که برف می بارد  مراسم شیرین برف بردن مخفیانه به خانه اقوام و همسایگان و گول زدن دوستان  و در نتیجه  پختن آش توسط کسی که  برفی شده ( شخص  گول خورده از دریافت برف اول )  و میهمانی دادن به این مناسبت از مراسم تفریحی مردم گلپایگان است . البته اگر شخص اقدام کننده نتواند  شخص مخاطب خود را گول بزند و توسط  آن سیاهی  به دست و صورتش برسد  مراسم پختن آش  به گردن اقدام کننده می افتد که در این حالت این مراسم  شیرین تر و مفرح تر برگزار خواهد شد  ( قسمت اخیر کمی با دخل و تصرف نگاشته شده است

اين مطلب تاکنون 8334 بار مشاهده شده است.
مطالب مرتبط با فیروز اشراقی (گلپایگان در آئینه تاریخ )

کُردَهْ به کوه
دانشمندان گلپایگان - (3)حجةالاسلام آقامیرزا مهدی ( آقا زاده
شعرای گلپایگان . (1) ابن ماکولا
دانشمندان گلپایگان - (2) مرحوم حجت الاسلام



نام و نام خانوادگي:
پست الکترونيک:
سايت يا وبلاگ:
متن پيام:
تصوير امنيتي:


28:41   18 دي 1391
دانش اموز
با سلام.من در حال حاضر دانش اموز هستم.الان هم که فصل امتحانات.بعد از امتحان دیدم عده زیادی از بچه ها دور معلم ها جمع شدن.برای نمره و اینا..... با خودم فکر کردم کاش معلم ها نمره رو فقط نمره برگه امتحان نمیدونستن.مهم یادگیری و اینکه چقدر از اموخته هامون استفاده کنیم.کاش علم تجربی بود نه حفظی.کاش به جای یک تخته برای یادگیری یک ازمایشگاه داشتیم یا به اردو های علمی میرفتیم. با تشکر از سایت اخاله و تمام معلم های عزیز.

28:47   18 دي 1391
نگار
می خواهم از استاد عزیز اقای جعفری به خاطر مقالات و خاطرات زیباشون تشکر کنم.واقعا معلم ها از اقشار تاثیر گذار جامعه هستند.و انسان های هر کشوری رو برای شرکت در جامعه میسازند.به تمام فرهنگیان عزیز خسته نباشید میگم.

21:53   19 دي 1391
امیر
خیلی جالب بود کرده به کوه رو از بابام زیاد شنیده بودم اما داستانشو نمیدونستم خیلی ممنون

17:27   22 دي 1391
خادمی
( کرده به کوه )آفرین بر این فرهنگ اعتقادی و علمی شهرمان

28:18   22 بهمن 1392
حمید رضا
آخاله باتشکر و عرض سلام اگر می توانید در مورد زمانی که روستاییان وارد شهر شده واداره اقتصاد زمان شاه را به آتش کشیدندمطلب بنویسید. ********************* با تشکر ازشما . چون روایات متفاوت است امکان دسترسی به یک نگاره مستند میسر نشده است

8:49   23 دي 1395
حسین مسلمی
تاچندی پیش در منطقه کرچمبو و تمام محال فریدن همسایگان لُر و بختیاری زبان را عموماً به ترکی کورد یا کورت (Kürd / Kürt) که همان کُرد فارسی است اطلاق می کردند به همان دلایلی که شهرکرد را شهرکرد می گویند! برای این کورده به کوه، در فریدن نیز باوری بین اهالی رایج بود مبنی بر اینکه رفتن کورده به کوه اشاره به آمدن بهار است: احمد و موحمد پسران مرد کرد به قشلاق رفته اند و زمستان طولانی شده و مرد کرد عاصی و نگران دیر آمدن فرزندانش احمد و موحمَد، پس به بلندای کوه به جستجو و نظارت مسیر آمدن فرزندانش می رود و آنها را نمی یابد طاقتش طاق می شود و به عصبانیت چوبدستی اش را از بالای کوه همچون تمام افراد اختیار از کف داده، بی انتخاب جهتی معین، پرتاب می کند و رجز میخواند: احمدوم کو!؟ موحمدوم کو؟! دنیا رو زنوم اِ تَش! باور اهالی این بود که اگر این چوبدستی در آب می افتاد، سال پیش رو، سال پربارانی می بود.

آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد.


آب و هوا

پیام های کلی سایت

تماس با ما


كلیه حقوق برای پدید آورندگان 
.:: آخاله ::. محفوظ است. | طرح و اجرا : توحید نیكنامی   | به روز رسانی محتوایی : محمود نیكنامی  
 | .Copyright © 2003-2012 Akhale.ir. All Rights Reserved
|
 | Powered By Tohid Niknami | E-Mail :
Akhale . com @ gmail . com |