دکتر ابراهیم جعفری
انقلاب اسلامی ایران از نگاه میشل فوکو
یاد آن روزی که بهمن گل به بار آورده بود و آن زمستانی که با خود نوبهار آورده بود یادباد آن دل تپیدن های مشتاقان یار و آن عجب نقشی که آن زیبا نگار آورده بود
برای تبیین دیدگاه "میشل فوکو "در مورد انقلاب اسلامی ایران به عنوان مقدمه خاطره ای را از دهه 1360 نقل میکنم. طی دوران دفاع مقدس مجلس بزرگداشتی در روستای تیکن برای چندتن از شهیدان آن سامان برپا گردید و مردم با حضور خود اجتماع با شکوهی را ایجاد نمودند. آن روز مصادف با مقطعی بود که کشور فرانسه با ارسال سلاح های مدرن نظیر سوپر اتاندارد و ... رژیم صدام را در مقابل ایران تجهیز نموده و از این رو خشم ملت ما را برانگیخته بود. در این مجلس نیزهمچون سایر اجتماعات سیاسی حاضرین با سردادن شعارهایی نظیر «فرانسه ، فرانسه منتظر سقوط صدام باش» ،«فرانسه ، فرانسه برحذر از سیلی اسلام باش» ،«اسلحه فرانسه، دلار آمریکایی– صدام را از سقوط نمی دهد رهایی» و... تهییج شدند به گونه ایکه موجی از احساسات در مسجد جامع روستا به وجود آمد. پس از آن جناب آقای حاج محمد تقی صبایی که از چهره های محبوب و یاران مخلص انقلاب است، سخنرانی خود را آغاز نمود. خاطرنشان می سازم از سال 1358 که افتخار دوستی با اقای صبایی را پیدا نمودم، ایشان را در پای بندی به حفظ و ترویج ارزشهای انقلاب استوار دیدم. در طول 8 سال دفاع مقدس همراه با بسیجیان بارها به جبهه های نبرد رهسپار گردید و با حضور موثر خود به رزمندگان اسلام روحیه می بخشید. فعالیت های فرهنگی آقای صبایی همگام با جهادگران در مناطق روستایی فراموش نشدنی است. علاوه بر آن تلاش پرثمر در آموزش و پرورش و ریاست دانشگاه آزاد اسلامی گلپایگان کارنامه درخشانی از این انسان دوست داشتنی برجای گذارده است. اگرچه در حال حاضر با بیماری و ناتوانی جسمی دست به گریبان می باشد، اما همچنان با نشاط و با انگیزه در کتاب فروشی جنب مسجد جامع گوگد به رسالت فرهنگی خود تداوم می بخشد. برای این برادر عزیز سلامتی و توفیق روزافزون از خداوند متعال مسئلت می نمائیم. به هر حال، آقای صبایی که تحت تاثیر فضای محفل قرار گرفته بود، خطاب به استکبار جهانی گفت: ای آمریکا، ببین رشد سیاسی مردم ما را .... تیکن کجا؟ کاخ الیزه کجا؟ تیکن کجا؟ میتران کجا؟ (در آن زمان فرانسوا میتران رئیس جمهور فرانسه بود) و در ادامه افزود : دشمن با اسلحه های اهریمنی خود هم در برابر خون شهیدان ما عاجز و ناتوان است و ... در حقیقت شور و نشاط آن مجلس امتداد همان حماسه آفرینی ها و حضور قدرتمند مردم در صحنه های انقلاب بود که رژیم طاغوت را سرنگون ساخت به طوری که می توان آن را نمادی از قدرت نرم مورد نظر میشل فوکو قلمداد کرد.
با ذکر خاطره فوق به دیدگاه این اندیشمند می پردازم.
میشل فوکو که پس از ژان پل سارتر از متفکران برجسته فرانسه به شمار می آید، نظریه پردازی پست مدرن است . او در سال 1357 دوبار به ایران سفرکرد و مشاهدات خود را از مبارزات مردم تهران، قم و آبادان در هشت یادداشت و گزارش تحلیلی با عنوان «ایرانی ها چه رویایی در سردارند؟» به چاپ رساند. تئوری فوکو در باره "قدرت" حائز اهمیت است. زیرا چهره نوینی از قدرت را ترسیم می کند. از نظر او برخلاف دیدگاه رایج، قدرت از بالا به پایین اعمال نمی گردد، بلکه این پدیده از زیر می جوشد و منتشر می شود. به زبان دیگر قدرت حالت رابطه ای و شبکه ای دارد که مانند سلسله اعصاب در جامعه پخش می شود و در انحصار یک گروه یا شبکه خاص نیست. چنین قدرتی ماهیت نرم افزاری دارد، محسوس و قابل مشاهده نیست. به اعتقاد فوکو این چهره از قدرت که در تمام جامعه و تک تک افراد پخش شده، اگر به وحدت برسد، قدرتی ایجاد خواهد نمود که هیچ ارتش و قدرت عریانی را یارای مقابله با آن نیست. با نگاه فوکو شاه، تمامی قدرت های معارض داخلی را حذف کرده بود و قدرت های بین المللی نیز برای او خطری محسوب نمی شدند، اما در مدتی کوتاه، قدرت انباشته مردم به حرکت درآمد. این قدرت بسیج شده که در تک تک عناصر اجتماعی انتشار یافته بود، به اهرمی تبدیل گشت تا بنیاد 2500 ساله شاهنشاهی را براندازد. در یک سو اراده مردم و در سوی دیگر مسلسل ها صف آرایی کرده بودند. فوکو با همین دیدگاه نظری، انقلاب اسلامی ایران را توجیه می کند. او در تحلیل خود به این نتیجه می رسد قدرتی که از یک پوستر، یک سخنرانی، کتاب، متن ، شعار و ... متجلی گردید، در مقابل قدرت آشکار و سخت افزاری رژیم شاه ایستاد و پیروز شد. از این رونگاه فوکو بیشتر به میکروفیزیک های قدرت معطوف است. به عبارت دیگر قدرت قبل از این که اعمال زور باشد، ایجاد نوعی رابطه است که در تعریف نهایی قدرت دخیل می باشد. این وضعیت که در سایر جنبش های کلاسیک دیده نمی شود، واقعیت حضور ملتی است که به تعبیر فوکو بدون ابزار نظامی، بدون حزب و تنها با احساسات ، شاخه های گل و تظاهرات آرام خود، رژیم شاه را که یکی از مسلح ترین رژیم های جهان بود، آماج حملات پی در پی خود قرار داد. به سخن دیگر در فرآیند انقلاب ایران، فن آوری های قدرت از پایین، زبان گویای اراده عمومی شد وچهره خاص و متمایز به انقلاب بخشید. در نگاهی اجمالی می توان عمده ترین ریشه های تراوش قدرت نرم افزارانه در جنبش ملت ایران را "مولفه های مذهبی" دانست. قدرتی که پخش بود و در جایی متمرکز نشده بود و در تملک کسی نبود. این شکل از قدرت شبکه ای عمل می کند و افراد در میان تارهای این شبکه در گردش هستند.
میشل فوکو پدیده انقلاب اسلامی ایران را "معنویت سیاسی" خواند که منشاء آن "تشیع" است. او می افزاید: معنویتی که ایرانی ها آن را مطرح می سازند، جستجوی چیزی است که ما غربی ها امکان آن را پس از رنسانس و بحران بزرگ مسیحیت از دست داده ایم. بازگشت این معنویت از طریق دین صورت می گیرد و این دین (اسلام) در سال 1979 نه تنها "افیون توده ها "نبود، بلکه دقیقا "روح یک جهان بی روح "بوده است. او تاکید می ورزد که انقلاب ایران یک تنه نظم جهانی مستقر را به چالش کشیدو پیام خود را با زبانی رسا اعلام نمود. "معنویت گرایی سیاسی" قلب تحلیل فوکو از انقلاب اسلامی ایران است. برهمین اساس او هم به نقش "مرجعیت و امام خمینی «ره»"در پیروزی انقلاب اذعان میکند و هم به مذهب شیعه به عنوان مکتبی انقلابی و موتور محرکه جنبش (که مهم ترین اصول آن "انتظار فرج و قیام در مقابل ستمگران "است)، باور دارد. یکی دیگر از مهم ترین عناصری که در روند انقلاب ایران، فوکو را تحت تاثیر قرارداد، این بود که وضعیت انقلابی ایران از نظر وی، تجلی نوعی"اراده جمعی" خالص بوده است. به عقیده فوکو کمتر مردمی در طول تاریخ این بخت را داشته اند که بتوانند اراده جمعی خود را نمایان سازند. او تصریح میکند که اراده جمعی مقوله ای است که هرکسی نمی تواند با آن روبرو شود. اما فوکو اعتراف میکند که روند انقلابی ایران با اراده جمعی روبرو شده و این اراده جمعی را درخواست «رفتن شاه» از سوی نیروهای مردمی و انقلابی مشاهده نموده است. یک بررسی اجمالی نشان می دهد که انقلاب اسلامی ایران تاثیر بسزایی در نظریات فوکو در مورد تاریخ، حقیقت و سیاست رهایی بخش گذارده است. او علیرغم مواجهه با انتقادات فراوان نه تنها در عقایدش نسبت به انقلاب ایران تجدید نظر نکرد، بلکه تلاش نمود که آن گزارش ها را به یک فلسفه منسجم روشنگری تبدیل کند. او از دل انقلاب ایران، مفهوم "روشنگری کانت "را بازبینی کرد و به جای آن که روشنگری را تنها در مفهوم "خردگرایی" محدود کند، شعار «شهامت دانستن» که ثقل روشنگری در فلسفه کانت است را فرایندی دانست که در آن انسان در یک"فعالیت مشترک" درگیر می شود تا شهامت "اکتساب فردی" را به دست آورد.
در پایان ضمن تبریک سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با استناد به دیدگاه میشل فوکو جا دارد تاکیدات حضرت امام خمینی «ره» را در رابطه با این حادثه عظیم مورد بازخوانی قرار دهیم. -انقلاب ما ، انفجار نور بود. -ملتی اگر قیام کرد، با حفظ قدرت ایمان، هیچ قدرتی در مقابل آن نمی تواند بایستد. -رمز پیروزی ما توجه به خدای تبارک وتعالی و پاسداری از اسلام بود. -انقلاب ما متکی به معنویات و خداست. جاوید باد پرچم پرافتخار الله اکبر که رمز پیروزی معجزه آسای ملت بزرگ ایران است
|