میراث ماندگار استاد احمد جهانبخشی
بشنو از نی چون حکایت می کند از جدایی ها شکایت می کند
کز نیستان تا مرا ببریده اند از نفیرم مرد و زن نالیده اند
سینه خواهم شرحه شرحه از فراق تا بگویم شرح درد اشتیاق
هر کسی کو دور ماند از اصل خویش بازجوید روزگار وصل خویش
زبان را خانه وجود دانسته اند. ما با آوا ، لحن و صدا به دنیا می آییم ، در جریان رشد خود، توانش گفتاری و بیانی مان شکوفا می گردد ، با فرهنگ ، آداب و رفتارهای اجتماعی درمی آمیزد و نتایج مختلف را برای جوامع فراهم می سازد. اگر یک زبان را درخت و مادر بیان و گفتار بدانیم، شاخ و برگش گویش ها و لهجه های آن زبان اند و فرهنگ و اندیشه ها در بسترش شکل می گیرند و می بالند و متقابلا در آن ها تاثیر می گذارند. به عبارتی زبان ها ،گویش ها و لهجه ها منابع و معادن عظیم نسلی،تاریخی و فرهنگی هستند که رایگان ، آزاد و همگانی در دسترس عامه مردم اند و هر چه از آن ها برداشت شود، نه تنها کاهش نمی یابند ، بلکه بر ارزش و درونمایه شان افزوده می شود.
در باره اهمیت لهجه همین بس که لهجه و گویش محلی یکی از میراث های ماندگار در فرهنگ هر جامعه ،قوم و ملت محسوب می شود و ازجمله حقوق غیر قابل انکار شهروندی است.
گویش ها و لهجه ها همیشه چونان کودکان بازیگوش ، اطراف ما را در زبان فارسی فراگرفته اند و در انتقال تمامی ارزش های ایرانی به او کمک کرده اند. اگرچه گویش و لهجه بوده اند، اما همیشه از زبان مادری فارسی تاثیر گرفته و بر آن اثر می گذاشتند و با وجود هجمه های عظیم داخلی و خارجی به حیات خود ادامه دادند و به نسل ما پیوستند.
توجه و اهمیت به گویش ها و لهجه های محلی از جمله دلایلی است که موجب می شود زبان رسمی کشور از خشکی و بی روحی خارج شود زیرا گویش ها و لهجه ها برای زبان رسمی نقش سرچشمه های کوچک برای رودهای بزرگ را دارند. از این رو گویش های محلی و لهجه ها نه تنها تناقضی با حضور زبان رسمی ندارند ، بلکه غنا و زیبایی خارج از وصفی به آن می بخشند.
در زبان شناسی به گونه ای از طرز تلفظ های ویژه یک گروه زبانی ،لهجه می گویند. تقریبا در تمامی زبان های جهان لهجه های گوناگون وجود دارد. لهجه ها معمولا با مناطق جغرافیایی ارتباط ویژه دارند.
مخفی کردن لهجه کار واقعا سختی است. کلمات آن گونه که دل شان می خواهد از حنجره بیرون پریده و روانه زبان می شوند.
از سوی دیگر در درون یک زبان گویش های متنوع و لهجه های فراوان دیده می شود و هر زبان و گویش و لهجه پیام و معنا را به شیوه خاص خود منتقل می کند ؛ به همین دلیل هر کس با زبان و لهجه مادری خود ، بهتر ، شیرین تر و آسان تر می تواند با دیگران ارتباط ایجاد نموده و به انتقال پیام موثر مبادرت ورزد.
متاسفانه در دهه های اخیر شاهد زوال زبان ها و گویش هایی هستیم که عامل هویتی ،فرهنگی و تاریخی هر قوم و ملتی هستند تا جایی که یکی از برآورد های اخیر یونسکو نشان می دهد تنها 10 درصد از حدود شش هزار زبانی که امروز با آن تکلم می شود، تا پایان قرن حاضر باقی خواهد ماند. این سازمان در ماه مارس سال 2006 میلادی دریک نشست عمومی با صدور بیانیه ای حمایت قاطع خود را از زبان و فرهنگ اقوام اعلام کرد.
در کشور ما تا کنون 40 هزار نوع گویش شناسایی شده که روند حذف تدریجی آن ها نگرانی تاریخ دانان و زبان شناسان را به همراه داشته است.
لهجه ها و گویش های گوناگون و پرشمار ایرانی نمونه ای شگرف از پیشینه و اصالت فرهنگ زبانی این سرزمین است. تمامی لهجه ها زیبا و دلچسب هستند و برای دیگر اقوام ایرانی جذاب و دوست داشتنی می باشند. با کمال تاسف امروزه به علت کاهش اعتماد به نفس بسیاری از ایرانیان شاهد کمرنگ شدن لهجه ها در میان تیره های گوناگون فرهنگی هستیم.
دکتر حسین باهر جامعه شناس و رفتار شناس در این باره می گوید: زبان را خدا می آموزد ؛ همان گونه که برای تمام موجودات هستی زبان آفریده است. او این باور را که داشتن لهجه موجب شرمساری است ، به چالش کشیده و مورد نقد قرار می دهد.
دکتر باهر با تاکید بر این که هر جامعه ای باید به زبان ،گویش و لهجه اش به عنوان میراثی معنوی ببالد ، یادآور می شود که شهر بزرگ لزوما پایتخت یک کشور نیست، بلکه جایی بزرگ است که مردمش بزرگ باشند. به عبارت دیگر یکپارچه بودن جامعه به معنی "مانند هم شدن" نیست، بلکه به رسمیت شناختن تنوع قومی و نژادی ،زمینه ای برای یکپارچه شدن است.بنابرین اگر ضرورت تنوع قومی وفرهنگی به عنوان یک اصل در جامعه شناخته شود، دیگر لازم نیست فردی خودش را شبیه به دیگران سازد.
فراموش نکنیم که از دست رفتن یک زبان و بافت فرهنگی آن همانند سوزاندن کتاب مرجعی بی نظیر از جهان طبیعت و به مثابه از دست رفتن پنجره ای به سوی ذهن بشری است؛ زیرا پیامد دردناک آن نابودی تاریخ و فرهنگ شفاهی اقوام و ملت ها ، ازبین رفتن داستان ها و ضرب المثل ها ، خاطرات و ...می باشد.
با توجه به موارد فوق بهتر و بیشتر می توان تلاش خستگی ناپذیر مرحوم استاد احمد جهانبخشی را درک نمود که با سرودن اشعار محلی به پویایی لهجه شیرین گلپایگانی کمک کرد و جانی تازه به آن بخشید.
او به ما آموخت که سخن گفتن با لحن و لهجه خودمانی دارای ظرفیتی است که نه تنها همدلی و صمیمیت را بیشتر کرده ، بلکه مقصود مارا از ارتباط و تعامل با یکدیگر به صورتی جامع برآورده می سازد . بنابرین سخن گفتن با لهجه محلی نه تنها موجب خجالت و شرمندگی نیست ، بلکه افتخار آفرین است.
اگر بخواهیم از جاده انصاف خارج نشده و و حقوق افراد دیگر را که در پاسداری از زبان و لهجه گلپایگانی سهیم بودند، در نظر داشته باشیم، جا دارد از زنده یاد جناب آقای سید حسن نوربخش ( بیشتر بدانیم ) چهره فرهنگی شهرمان ، شادروان جواد غیاثی گلپایگانی مولف کتاب ارزشمند " فرهنگ عامه گلپایگان " ( انتشارات علم و ادب 1378) ، شادروان فیروز اشراقی مولف کتاب " گلپایگان در آئینه تاریخ ( انتشارات چهارباغ 1382) و نیز استاد محمد علی سعیدی یاد کنیم که آن ها نیز ما را با سرمایه کلامی و میراث ارزشمند معنوی نیاکانمان آشنا ساختند.
خوشبختانه سایت آخاله با پژواک نواهای گرم و دلنشین استاد سعیدی و مرحوم جهانبخشی به عنوان یک رسانه مسئول در فرا گیر ساختن سرمایه معنوی "لهجه گلپایگانی" درخشیده است که جای تشکر دارد.
افسوس و دریغ که اینجانب طی دو دهه اخیر توفیق مصاحبت با مرحوم جهانبخشی را پیدا نکردم، اما در اوایل دهه 70 که اولین نوار با شعر محلی "حسین بگ" از ایشان در میان مردم پخش شده بود، پس از مواجهه اتفاقی با او که با نگاه صمیمانه اش به من همراه بود، یکی از ابیات آن شعر بلند را زمزمه کرد:
تو که در کلکلون مرغی نداری چکا فکر فسنجونی حسین بگ
گویی در چهره من خواند که شعر " حسین بگ " را بارها گوش داده ام و ...
متاسفانه این شعر با صدای ایشان در سایت آخاله بارگذاری نشده است. امیدواریم با همت دوستان و جناب آقای نیکنامی این اثر هنری ثبت گردد.
در پایان مایلم شعر زیبای استاد احمد جهانبخشی را که در وصف منجی عالم بشریت حضرت مهدی ( ع )
سروده است ، یادآور شوم.
عطری زبهشت یار آمد یعنی گل هشت و چهار آمد
بوی گل بوستان شعبان سر داد صلا به روزگاران
ما منتظران فجر نوریم جان باختگان آن ظهوریم
ای مقصد آخرین اسلام کی راه تو می رسد به فرجام
در راه تو ای امید یاران بشکست دوپای روزگاران
ای جوهر غیرت نبوت تا چند به زیر چتر غیبت
ای وارث آخرین پیمبر وی شمس منیر نسل کوثر
الله معک شتاب فرما از پرده غیب روی بنما
.
******************************************************** پایان
فایل صوتی گل اانتظار مرحوم جهانبخشی را از اینجا بشنوید
************************************
اين مطلب تاکنون 8399 بار مشاهده شده است.مطالب مرتبط با دکتر ابراهیم جعفری سایت آخاله روی موج سوم آلوین تافلر ستایش نور در تاریکی شب چنین گفت اقبال؛ اندیشه ها و آموزه ها در سایه کوه، باید از دشت گذشت - به مناسبت #روزجهانیکوهستان نمایش مستند دیارکهن پیش درآمد گردشگری مجازی گلپایگان تاریخ شفاهی آموزش و پرورش گلپایگان روز خبرنگار و سایت "آخاله" سفره ایرانی ؛ فرهنگ گردشگری- به بهانه برگزاری جشنواره کباب و لبنیات گلپایگان آکادمی موازی در گلپایگان - به مناسبت سالگرد تأسیس خانه ریاضیات دهه هشتادی ها و فضای مجازی حفاظت از زنبورها ؛ ضامن امنیت غذایی جهان روابط عمومی الکترونیک ؛ ظرفیتی کارآمد برای مشارکت جویی مخاطبان ایجاد فضای صلح و تفاهم با رسانه های گفت و گو محور کنکاشی در منظره نگاری استاد محمد کرمی به بقای روزنامهها امیدوارم دکتر مرتضی فرهادی در قاب خاطره ها پیوند سنت ومدرنیته دراقامتگاه های بوم گردی روستایی حال زمین خوب نیست! (3) "کاشت پیاز با روش GAP در گلپایگان-گامی بلند به سوی کشاورزی ارگانیک یک قدم مانده تا رویا . روایتی دیگر از جام جهانی 2018 فوتبال بوی زندگی می دهد استاد علی اکبر جعفری سرمایه ای نمادین در گلپایگان این پنجره ، این خاطره ها را نفروشید انجمن ادبی فانوس گلپایگان باشگاه گفت وگوی شاعران جای خالی صدای گلپایگان در نمایشگاه مطبوعات طبیبان دوّار پروفسور مریم میرزاخانی اسطوره یا الگو؟ هنر هفتم در گلپایگان - استقبال از افتتاح سینما بهاران لزوم رویکرد اجتماعی و فرهنگی به مدیریت شهری حال زمین خوب نیست (2) - نکوداشت مهندس حسین عبیری گلپایگانی چشم انداز پیشرفت گلپایگان از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی طبیعت گلپایگان گنجینه گیاهان دارویی نقش کتابخانه آیت الله محمدی در توسعه فرهنگی گلپایگان پیرایه های ناسازگار با فرهنگ عاشورا حاج صادق آهنگران ،حلقه ای میان عقل و عشق در دوران دفاع مقدس یادکردی از محمد حسنین هیکل هزار راه نرفته " نگاهی نو به ادای نذر در جامعه امروز " طنز و تحولات اجتماعی فردا برای خواندن دیر است راز درخشندگی نوروز در جهان نوسازی دبیرستان امام خمینی "ره" یا بازسازی هویت فرهنگی؟ حال زمین خوب نیست (1) آموزش ابتدایی و توسعه با چشم کتاب بخوانیم نه با گوش! مشابهت های اخلاقی نلسون ماندلا و دکتر معتمدنژاد دغدغه رو به پایان یونسکو ،به مناسبت نمایشگاه مطبوعات حدیث عشق در جهاد سازندگی (2) دیپلماسی ایرانی از زیر درخت سیب در نوفل لوشاتو تا بالکن هتل کوبورگ وین یاد یاران -بدرقه بانوی با فضیلت و پرهیزکار - شادروان فخرالسادات سیدین (توکل) حدیث عشق در جهاد سازندگی (1) فرصت طلایی مشارکت های مردمی در توسعه پایدار گلپایگان میراث ماندگار استاد احمد جهانبخشی ارتباطات مشارکتی ،چشم اندازی نو به مطالعات بومی در ارتباطات توسعه بازتاب مطالب سایت آخاله در مطبوعات گردشگری و کاهش فاصله فرهنگی تیکن کجا؟ کاخ الیزه کجا؟ سهم سایت آخاله در بهداشت روانی همشهریان تحقیقات مشارکتی حلقه گمشده توسعه علمی در ایران تجدید عهد با دکتر معتمدنژاد رسانه ؛ حافظ حرمت جامعه مدنی "مطبوعات محلی" بستری برای شکوفایی استعدادهای بومی با قاسمعلی فراست در میان "نخل های بی سر" (به اهتمام دکتر ابراهیم جعفری ) تونل های غزه سرای عشق و امید عبور از جام بیستم ،فراتر از اشک ها و لبخندها با فوتبال دوستان گلپایگانی از خندق هفده تن تا استادیوم های برزیل ردپای «سرمایه اجتماعی» و «حکمرانی خوب» در مدیریت شهری گلپایگان آسیب شناسی تعامل روابط عمومی ها و رسانه ها معلمی و هنر تسهیلگری نوروز زاینده سرمایه اجتماعی است گلپایگان و توسعه پایدار انقلاب کاست و حاج ابراهیم صحت آخاله پاتوق همشهریان آیین چراغ خاموشی نیست
| | |