دکتر ابراهیم جعفری
فرصت طلایی مشارکت های مردمی در توسعه پایدار گلپایگان
سال ها دل طلب جام جم از ما می کرد آنچه خود داشت زبیگانه تمنا می کرد گوهری کز صدف کون و مکان بیرون است طلب از گمشدگان لب دریا می کرد
در سایت آخاله کلیپی از آقای مجید ریاضت بارگذاری شده که فرآیند زیر آب رفتن زادگاهش "کوچری" را به نمایش گذارده و در حین آن با نوایی محزون و نوستالوژیک ، خاطرات زیبای گذشته این روستای سرسبز را تداعی می کند. با مشاهده این کلیپ شاید بیش از مردم شهر برای اهالی محترم کوچری تغییر در اکوسیستم منطقه و تبدیل وضعیت از یک تفرجگاه به سد ایجاد تالم می نماید. اما در مسیر توسعه گریزی از تحمل رنج برای فاصله گیری از برخی تعلقات وجود ندارد. کلیپ سلام آقای ریاضت را از اینجا ببینید
به نظر می رسد در این شرایط می توان از تئوری "مدیریت استراتژیک" یاری طلبید . این نظریه با تکیه بر این اصل که در عصر تغییرات شتابدار تاریخ قرار داریم ، به ما رهنمود می دهد که در چنین حالتی می توان نقاط ضعف را به قوت و تهدیدها را به فرصت تبدیل نمود. اگرچه نمی توان به زیر آب رفتن کوچری را تهدید قلمداد کرد، اما قادریم از این وضعیت فرصتی نوین برای اجرای طرح های نو بسازیم. خوشبختانه مسئولان محترم شهر با آینده نگری در حال ثبت نمودن " شرکت تعاونی توسعه و عمران شهرستان گلپایگان" هستند که در پرتو آن می توان بستری مطمئن برای مشارکت مردم روستاها و شهر در جهت توسعه پایدار گلپایگان ایجاد نمود. "آلن بیرو" جامعه شناس فرانسوی ، مشارکت را به معنای سهمی در چیزی یافتن و از آن سود بردن یا در گروهی شرکت جستن و یا با آن همکاری داشتن تعریف کرده است.بر این اساس می توان فرآیند مشارکت را سهیم کردن مردم در توسعه ،امکان نظارت مردم بر سرنوشت خویش و بازگشودن فرصت های پیشرفت به روی مردم قلمداد کرد. یکی از زمینه های مستعد در جلب مشارکت های مردمی "گردشگری روستایی" است که در دنیای امروز یکی از مهم ترین اشکال توریسم محسوب می شود ؛ زیرا در جهان پر تلاطم کنونی ، روستاها به کانون تردد انسان هایی بدل شده اند که برای فرار از زندگی پر هیاهوی شهری و زندگی ماشینی به روستاها سفر می کنند. بر اساس گزارش "سازمان همکاری و توسعه اقتصادی”(OECD) در ایالات متحده آمریکا در سال 1992 بیش از 70 درصد جمعیت از انواع تفریحات روستایی و محیط های کشاورزی برخوردار گردیده اند. ارزیابی توریسم در مناطق روستایی نشان می دهد که این فعالیت 10 تا 20 درصد فعالیت های توریستی را دربرگرفته است. در سال 1998 ، 21 درصد اروپائیان تعطیلات خود را در ییلاق های حومه شهر انتخاب می کنند به گونه ای که روستا یک مقصد هر ساله و همیشگی است. گردشگری روستایی به عنوان منبع با ارزش اشتغال زایی و ایجاد درآمد ،راهکار مناسبی برای توسعه اجتماعی –اقتصادی جوامع روستایی بوده و غالبا می تواند در جهت حمایت از محیط زیست و فرهنگ روستایی و حفظ روستاها دارای نقش باشد.خوشبختانه در کشور ما نشانه های روشنی از این رویکرد به چشم می خورد که به یک نمونه برجسته آن اشاره می کنم. روزنامه "شهروند" مورخه 28 مرداد ماه 1393 صفحه 6(اقتصاد بازار) در گزارشی از عملکرد یک کارآفرین نمونه روستایی به نام "عباس برزگر" آورده است: کارش را از دستفروشی و درآمد روزانه 3 هزار تومان شروع کرده است. او تنها 38 سال دارد و درآمد زایی چشمگیرش با یک اتفاق معجزه آسا استارت خورده است. " عباس برزگر"زاده و ساکن یک روستای بسیار کوچک به نام "بزم" شهرستان بوانات در استان فارس است.روستایی که نه چندان حاصلخیز است و نه جاذبه خاصی دارد ؛ اما با موقعیت شناسی درست، این جوان روستایی توانسته در کتاب راهنمای گردشگری یونسکو ، عنوان شگفت انگیزترین تجربه گردشگری ایران را از آن خود کند. برزگر در یک شب بارانی 2 گردشگر آلمانی را به خانه فقیرانه خود میهمان و از آن ها با دمپختک گوجه فرنگی ،ترشی لیته و ماست پذیرایی می کند. میهمانان خارجی برزگر با پذیرایی صمیمانه و بی ریای او 2 روز تمام به سبک روستائیان ایرانی زندگی می کنند و گویا این تجربه منحصر به فرد آن قدر برایشان جذاب بوده است که به سرعت موضوع را رسانه ای می کنند و برزگر را با انبوهی میهمان ناخوانده از آن سوی مرزها مواجه می سازند. هوشمندی او برای بهره برداری از این اتفاق ، به سرعت برزگر را شهره عام و خاص می کند و شبکه های تلویزیونی از سراسر جهان کارآفرین روستایی ایران را روی آنتن خود می برند. برزگر حالا علاوه بر دهکده توریستی اش در تدارک یک تور عشایری با 15 هزار سیاه چادر است . تور عشایری او تا سال 95 رزرو شده است و کارشناسان می گویند این تور می تواند درآمد زایی برزگر را تا پنج سال آینده به اندازه تمام نفت کشور برساند. حالا شهرت عباس برزگر به اندازه ای رسیده است که تمام ظرفیت هتل منحصر به فردش در 365 روز سال اشغال می شود.
او که این روزها مشغول آموزش خانواده های عشایری برای پذیرایی از میهمانان خارجی است،می گوید: 100 نفر از جوانان خانواده های عشایر زبان انگلیسی آموخته اند تا بتوانند با میهمانان ارتباط برقرار کنند.آنها قرار است میهمانان خود را به تماشا و تجربه تمام روزمرگی های زندگی ایل قشقایی و بختیاری ببرند. میهمانان از دامنه کوه بالا می روند و همراه با دختران جوان گیاهان دارویی می چینند. با چوپان ها به صحرا می روند و در کنار آن ها غذا می خورند. به سوگواری ها و جشن های عشایری دعوت می شوند. شبانه و در سکوت کوهستان به پیرمردها ی نی انبان و سرنا نواز گوش می دهند و کنار دارهای زمینی گلیم و گبه می نشینند و بر تارهای آن گره می زنند. قصه های جن و پری کهنسالان ایل و تجربه شگفت انگیزشان از مواجهه با طبیعت را می شنوند و باورهایشان در باره تولد یک نوزاد جدید و سنت هایشان را تماشا می کنند. برزگر پیش از این برای 9 هزار نفر از ساکنان روستای بزم شهرستان بوانات استان فارس اشتغال ایجاد کرده است و حالا 15 هزار خانواده دیگر در درآمد و کسب کار او شریک می شوند. روستائیان فقیر دهکده نه چندان حاصلخیز بزم حالا با کارآفرینی نمونه عباس و خانواده اش چند برابر گذشته درآمد دارند و مجموعه موفقی تشکیل داده اند. او در گفتگو با خبرنگار روزنامه شهروند می افزاید: یکی از میهمان ها که پسر جوان 20 ساله ای بود، بی نهایت غمگین و پکر به نظر می رسید. مترجم در جواب کنجکاوی عباس می گوید که فردا روز تولد اوست و او از این که نتوانسته است به کشورش برگردد و سالگرد تولدش را در کنار خانواده و دوستان در زادگاهش جشن بگیرد، ناراحت است . علی و زهرا فرزندان خرد سال عباس برزگر موضوع را می شنوند. میز کوچک چرخ خیاطی مادر ، چند بادکنک و کیک خانگی تنها بضاعت آنها برای خوشحال کردن میهمان آلمانی است. میهمان جوان از دیدن جشن تولد روستایی اش هیجان زده می شود و از صحنه ها فیلمبرداری می کند.خانواده برزگر بعدها می فهمند که مادر روزنامه نگار میهمان آلمانی ،جشن تولد در ایران را رسانه ای کرده است. نمونه ای که ذکر گردید، می تواند مدلی مناسب برای فضای گردشگری شهر ما نیزمحسوب شود. با احداث سد کوچری قابلیت هایی در فرادست سد برای احداث "دهکده ییلاقی و گردشگری" فراهم شده است . آیا جای حسرت نیست اگر از این ظرفیت در جهت اشتغال زایی،درآمدزایی و در عین حال تعاملات فرهنگی استفاده نکنیم؟ بدون تردید اگر با همدلی مردم و مسئولین این طرح اجرا گردد،نقطه عطفی در مسیر توسعه پایدار گلپایگان ایجاد خواهد شد و نسل های حال و آینده که از مواهب آن برخوردارمی گردند، از ما به نیکی یاد خواهند نمود. فراموش نکنیم که خداوند متعال نعمت را بر ما تمام کرده است. برخورداری از دو سد اختخوان و کوچری و در نتیجه بهره وری فراوان از آب ،تعدد آثار تاریخی از 7000 سال پیش تا کنون ،صنایع دستی ، میراث فرهنگی و معنوی و... پشتوانه های بزرگی برای تحول گلپایگان به شمار می رود.
تا نگرید ابر کی خندد چمن تا نگرید طفل کی نوشد لبن طفل یک روزه همی داند طریق که بگریم تا رسد دایه شفیق تو نمیدانی که دایه دایگان کی دهد بیگریه شیرت رایگان |