چنان ز مقدم نوروز شد طراوت عام که سبز گشت هم از آب تیغ چوب نیام
اگر ز عالم بالا نوید رحمت نیست به خاک این همه باران چه می برد پیغام
بساط سبزه در و دشت را تمام گرفت زمین تمام زبان شد به شکر نعمت عام
"کلیم همدانی"
نگارش این مقاله : نوروز 1395
زمستان می رود و بهار می آید؛ زمین نو و زندگی تازه می شود؛ این مسیر تغییر نیافتنی طبیعت است. یونسکو نوروز را روز صلح نامید و جهان را به نوشدن دعوت کرد ؛ چرا که جهان پر از تخاصم و التهاب امروز ، به نو شدن نیاز دارد؛ نوشدنی بر اساس الگوی طبیعت سرشار از صلح و همزیستی. کنار رفتن زمستان و آمدن بهار ، زندگی و جهانی تازه ؛ اما چه کسی خواستار و پذیرنده این نو شدگی است؟ و چگونه می توان نوروز را الگویی برای تحقق این مسیر تازه قرار داد؟
نوروز یکی از قدیمی ترین و کهن ترین عناصر فرهنگی تمدن ایران است.اگر بخواهیم میراث های ناملموس در سطح جهان را مورد توجه قرار دهیم ، هیچ کدام غنی تر و مهم تر از آن نیست.نوروز در چند دهه اخیر بیش از هر زمانی توانسته به خارج از مرزهای سرزمین ایران بزرگ یا سرزمین حوزه فرهنگ ایران یعنی آسیای مرکزی ، هند و کشورهای شبه قاره گسترش یابد؛ به گونه ای که می توان این روند را فرآیند جهانی شدن نوروز نامید.
گسترش جغرافیایی نوروز در سال های اخیر به اندازه ای بود که به عنوان میراث فرهنگی و معنوی بشری در سال 2010 در شاخه آموزشی ، علمی ، فرهنگی سازمان ملل (یونسکو) به ثبت رسید و سپس سازمان ملل متحد در 24 فوریه همان سال با تصویب قطعنامه ای روز 21 مارس برابر با اول فروردین سال 1389 را به عنوان " روز جهانی نوروز و فرهنگ صلح در جهان " به ثبت رسانید. به این ترتیب جشن نوروز ایرانی به عنوان باستانی ترین جشن تمدن بشری در سطح بین المللی به رسمیت شناخته شد.
نوروز در 9 کشور ایران ، افغانستان ، تاجیکستان به عنوان محور این جغرافیا و جمهوری آذربایجان ، ازبکستان ، ترکمنستان ، قزاقستان ، قرقیزستان ،عراق و آلبانی با همین نام تعطیل رسمی است. در برخی کشورها نظیر سوریه و ترکیه جشن نوروز نزد کردهای این کشورها از اعتبار و احترام ویژه ای برخوردار است . فراگیر شدن نوروز در بخش هایی از هندوستان و پاکستان را نیز باید به این مجموعه افزود.
رمز ماندگاری نوروز را باید در ارتباط متقابل این میراث باستانی با تحولات زمانه دید. به گونه ای که سنت نوروزی این حوزه ی وسیع تمدنی با هر نسلی معاصر می شود.این خصلت نو شونده و تحول پذیر نوروز است که آن را ماندگار می کند.این که نوروز توانسته با وجود تفاوت نظام ها و دیدگاه های متفاوت تاریخی و سیاسی، خود را حفظ و به آستانه دنیای مدرن بکشاند، تا حدودی به جنبه زیبایی شناختی آن باز می گردد.غنای نوروز به لحاظ زیبایی شناختی را باید با توجه به مناسبات نوین میان انسان و طبیعت جستجو کرد.
در نوروز آنچه طبیعی و بیرونی است، درونی و انسانی می شود.نوروز در هر عصری مطابق با نیازها و طبق معیار های زیبایی شناختی آن عصر نو می شود و از دل این فرآیند تکاملی، نوروزی دیگر زاده می شود.از این رو وظیفه داریم، در شرایطی که جهان امروز تشنه آرامش است، پیوند تازه ای میان نوروز و ارزش های جهان شمول بشری نظیر صلح و آشتی میان ملت ها برقرارسازیم.
بدیهی است با این نگاه می توانیم مفهوم آشنای نوروز را در معرض غنی سازی معنوی تازه ای قرار دهیم، به طوری که متنوع ترین هویت ها و اقوام و زبان ها و تکثرهای فرهنگی بتوانند در این سفره معنوی همنشین یکدیگر باشند. از سوی دیگر با توجه به حضور اجتماعات بزرگ و کوچک مهاجران ایرانی در سراسر جهان ، امروزه کمتر کشوری وجود دارد که مراسم نوروز در آن برگزار نشود. چیدن سفره "هفت سین " و پختن " سمنو " اولین و مهمترین "سین" این سفره و برگزاری مراسم های چهارشنبه سوری، قاشق زنی، تحویل سال نو، سیزده بدر و بسیاری از رسم های ریز و درشت آن مانند هدیه دادن، و حضور شخصیت نمادین حاجی فیروز،خرید آجیل های مخصوص، تهیه غذا ها و شیرینی و بسیاری موارد دیگر از سوی ایرانیان برگزار می شود. البته این مراسم در نقاط مختلف جهان به اشکال مختلفی برپا می گردد و لزوما شکل واحدی ندارد.
دکتر نعمت الله فاضلی در کتاب «مدرن یا امروزی شدن فرهنگ»، می نویسد:"آیین های نوروزی در بین ایرانیان بریتانیا اساسا بیش از آن که یک فعالیت خانوادگی باشد، یک فعالیت "اجتماعی ، گروهی " است . به این معنا که کانون برگزاری جشن ها و میهمانی ها بیش از آن که " در منازل" وحول محور شبکه خویشاوندی شکل گیرد ، بیرون از خانه و حول محور گروه های اجتماعی مانند دوستان و گروه های فرهنگی و نیز در نهاد های اجتماعی مانند سالن های موسیقی، فروشگاه ها، رستوران ها، دانشگاه ها و موسسات فرهنگی انجام می شود. در عین حال یادآوری این نکته ضروری است که حتی گسترده ترین شکل آیین های نوروزی ایرانیان ساکن در بریتانیا در " سالن ها و فضاهای بسته" انجام می شود و بر خلاف جشن های اقلیت های قومی دیگر ساکن این کشور مانند چینی ها که محل سکونت خود را آذین بندی نموده و چراغانی می کنند و حتی کارناوال و... به راه می اندازند، جشن سال نو ایرانی جلوه و ظهور عمومی چندانی در سیمای شهر لندن ندارد؛ مگر مختصر فعالیت هایی که فروشگاه های ایرانی انجام می دهند. البته در میان اغلب شهر های آمریکا که ایرانیان حضور دارند، از سال 1383 به این سو در نیویورک جشن های نوروزی به خیابان ها نیز کشیده شده و حالت رژه و کارناوالی به خود گرفته است. از این طریق آن ها حضور خود را به عنوان یک قوم با ریشه قوی فرهنگی مطرح می سازند. در کانادا نیز روز 21 مارس (اول فروردین ماه) ایرانیان مقیم در میدان های عمومی گرد هم می آیند و به شادی و سرور می پردازند.
دکتر فاضلی دلیل فراگیر شدن مراسم نوروز در سراسر اروپا و آمریکا را قابلیت سازگاری این جشن با دنیای مدرن، شرایط مهاجران ایرانی و نیازهای آن ها به هویت یابی و ویژگی "چند فرهنگی و دموکراتیک بودن" جوامع غربی می داند که اجازه انجام فعالیت های فرهنگی اقوام مختلف را در درون خود می دهد.
نوروز با اخلاقیات مدرنیته که شامل بسط روحیه تساهل و تسامح، احترام به حقوق انسان ها، حفظ محیط زیست و تکریم طبیعت، برابری و مساوات، نفی تبعیض نژادی، تبعیض جنسی و قومی، تلاش برای شکوفایی استعداد ها و انسان هاست، سازگار می باشد. همچنین نوروز یک آیین عقلانی است. بسیاری از آیین های قوی و تاریخی که ریشه باستانی دارند، بر پایه منطق اسطوره ای یا متافیزیکی هستند که انسان به کمک عقل سلیم یا معرفت عامه نمی تواند منطق، فایده و علل وجودی انها را درک و شناسایی کند. از آنجا که بنیان نوروز بر اساس گردش سال و تحول در طبیعت استوار است و همگان بر درستی و ضرورت آن اتفاق نظر دارند، یک آیین عقلانی شناخته می شود. به علاوه نوروز آیینی دموکراتیک است. بر خلاف نوروز باستانی که بر اساس نظم طبقاتی جامعه عصر قبل از اسلام شکل گرفته و نوروز در خدمت حاکمیت بود، امروز یک آیین دموکراتیک و نماد عدالت و مساوات طلبی در تفکر و روحیه ایرانی است. نوروز مانند دوران باستان به دوبخش "نوروز عام" و "نوروز خاص" برای طبقات برتر و خواص تقسیم نمی شود. در نتیجه ایرانیان اعم از مهاجر و غیر مهاجر ، نوروز را آیینی مدنی و دموکراتیک می شناسند که موجب تقویت حس همبستگی اجتماعی می شود.