سخنان «استاد علی اکبر جعفری» در جشن ستارگان آموزش و پرورش گلپایگان:
با عرض سلام به حضار محترم و با اذعان و اعتراف به اینکه فقط یک معلم کوچک و خدمتگزارم و هیچ امتیاز دیگری در من وجود ندارد و خودم را سزاوار این همه لطف و محبت نمیدانم، از مدیریت محترم اداره آموزش و پرورش آقای «جمالی» و همه همکارانشان که در برپایی این جلسات افتخار آفرین و علمی زحمت می کشند، سپاسگزارم. از معلمین گرانقدر، مدیران فرزانه و دانش آموزان و دانشجویان عزیزم و اولیای ایشان تشکر می کنم.
برای مقام و ارزش دانشجویان و دانش آموزان ارجمند و عزیز برخود لازم دیدم، چند دقیقه ای را مزاحم شوم.
آماری که معاونت محترم آموزشی دادند بسیار جالب بود. از 400 نفر بیش از 50 درصد دختران و نزدیک به 50 درصد را دانش آموزان پسر رتبه های مختلف شهرستان را کسب کرده اند.
در زمانی که من دانش آموز بودم شاید مجموع دخترانی که در گلپایگان به دبیرستان می رفتند، از 20 نفر تجاوز نمی کرد . بسیاری از خانواده ها تحصیل را برای دختر منع کرده بودند. پسران بسیاری هم از ادامه تحصیل محروم بودند و در جوی که حاکم بود، این گونه تبلیغ می کردند:
«نظام نوین آموزشی زیان آور است و بچه ها را از دین و خداشناسی دور می کند!» با نهایت تأسف الان هم افرادی هستند که در این خصوص درست نمی اندیشند و من در سخنان رسمی برخی از آنها شنیدم که می گفتند: «دختران لازم نیست انتگرال بدانند، آنها فقط باید یک مقدار عددها را یاد بگیرند تا بتوانند فرزندانشان را بشمارند!»
این سخنان سخیف و زشت در حالی گفته می شود که امثال خانم «مریم میرزا خانی» همچون ستاره ای در افق ریاضیات جهان می درخشند.
بسی تأسف. در کشوری که دارای این همه عظمت و بالندگی است، چنین سخنانی شایسته نیست. من به مسئولین آموزش و پرورش تبریک می گویم. به تمامی کسانی که همراهی و همکاری می کنند و این جلسات را زنده نگه می دارند.
من به یاد دارم که در زمان مدیریت جناب آقای «عباس خرمی» هم این جلسات مرتب برگزار می شد. همانگونه که مدیریت و معاونت محترم اداره آموزش و پرورش گزارش دادند، تجلیل از ستارگان برتر دانش آموزی، چهارسالی به هر دلیلی وقفه داشت و امروز شاهد شکل گیری این جلسات هستیم که باعث تشویق خانواده ها، دانش آموزان عزیز و دانشجویان ما می شود. کسانی که باید در آینده ای نزدیک، خدمتگزار ایران و مردم حق شناس گلپایگان باشند. به این عزیزان توصیه می کنم، به هر پست و مقامی که رسیدید گلپایگان را فراموش نکنید. این مردمی که قد و بالای شما را نگاه کردند تا روزگاری دستشان را بگیرید و از جمود و جهل و خرافات به یاری دانش نجاتشان دهید و آنان را به سرچشمه های زلال آگاهی برسانید.
دانش به مجموعه ای از اطلاعات و آگاهی ها گفته می شود که یک نوع قانونمندی را بپذیرد. بنابراین، دانش را می توان به کمک مشاهده، تجربه و استدلال و آزمایش، هم یاد گرفت هم یاد داد.
ارزش یک معلم به ارزش دانش او و گسترش دادن آنست و ارزش یک دانش آموز به فراگیری دانش است.
دانشمند دو رسالت دارد:
1.مسایل لاینحل قدیم را تا زمان خود حل می کند و پاسخی مناسب به این مسایل ارائه میدهد.
2.مرزهای دانش را با اکتشافات و نو آوری ها و اختراعات در می نوردد و مدام بر شعاع دایره آگاهی انسان می افزاید.
من با ذکر یک مثال می خواهم مطلب را روشن کنم.
:سه مساله لاینحل در جهان ریاضیات از یونان قدیم مطرح بود
الف) تثلیث زاویه: چگونه می توان با یک پرگار و یک خط کش غیرمدرج، هر زاویه دلخواه را به سه قسمت مساوی تقسیم کرد؟
ب) تربیع دایره: چگونه می توان ضلع یک مربع را با خط کش و پرگار رسم کرد به صورتی که مساحت آن با مساحت یک دایره مساوی باشد؟
ج) تضعیف مکعب: چگونه می توان ضلع یک مکعب را پیدا کرد که حجم آن دو برابر حجم یک مکعبی باشد که از اول در اختیار ماست؟
.این سه مسئله لاینحل دنیای قدیم بود
شما یک زاویه را به راحتی می توانید با خط کش و پرگار به دو قسمت مساوی کنید. بعضی از زوایا را، مثل زاویه 90 درجه می توانید به سه قسمت مساوی تقسیم کنید. اما این مطلب کلی نیست. سر انجام به کمک نظریه گروه ها ثابت شد این مسائل راه حل ندارد و این خودش یک راه حل است. همین که ما اثبات کنیم این مسئله حل نمی شود، خود یک راه حل است.