کنوانسیون میراث معنوی یونسکو در حفاظت از میراث معنوی، میراث ناملموس را به معنای اقدامات، نمایش ها، ابزار، دانش، مهارت ها، وسایل و اشیاء، مصنوعات دستی و فضاهای فرهنگی مرتبط با آن می شناسد.
آب و هوای گلپایگان:
در منطقهی گلپایگان همانند بسیاری از نقاط وسیع ایرانزمین که اقتصاد کشاورزی و دامداری اساس زندگی مردم را تشکیل میدهد ارتباط بسیار نزدیکی با آب و هوا و تغییرات جوی دارد. سرمای سخت در مهر و امکان سرما زدگی وجود دارد. در بهار هم تا دهم اردیبهشت امکان یخ بندان هست که به آن سرمای چهلم عید میگویند.
سد گلپایگان و دریاچه کوچری:
سد گلپایگان اولین سد مخزنی خاکی و مکانیزه کشور است. این سد با هسته رسی و به صورت مایل به شیوه قدیمی ساخت سدهای خاکی بر روی پی سنگ (شیل) ساخته شده است. سد گلپایگان در 25 کیلومتری جنوب غربی گلپایگان در نزدیکی روستای ”اختوان“ بر روی رودخانه قمرود واقع شده است. هدف از احداث این سد جلوگیری از خسارات ناشی از سیل و تأمین آب کشاورزی شش هزار هکتار از اراضی کشاورزی منطقه بوده است .
تجهیزات فنی و امکانات رفاهی در زمان ساخت این سد محدود بوده است ولی با تلاش شبانه روزی و دلسوزانه سازندگان آن بعد از گذشت 43سال از زمان بهره برداری، تاکنون ایمنی و پایداری سد مطلوب و قابل قبول و مهم ترین منبع تأمین آب کشاورزی زمین های گلپایگان است. همچنین اولین ”توپی“ بتنی در ایران به دست متخصصان ایرانی در سال 1347 بعد از ساعت ها کار شبانه روزی در سد گلپایگان ساخته شد. حجم کل مخزن این سد 45میلیون مترمکعب و حجم مفید مخزن 42 میلیون مترمکعب است.
رودخانه کوچری:
روستای کوچری از توابع بخش مرکزی شهرستان گلپایگان است. این منطقه زیبا و توریستی، به دلیل واقع شدن در حوزه آبگیری سد گلپایگان از طبیعت زیبایی برخوردار است. در مجاورت این منطقه رودخانه ای پر آب و کهن است که از سد گلپایگان تا دریاچه نمک قم (حوض سلطان) امتداد دارد. این رودخانه در مسیر پر پیچ و خم خود به نام های متعددی خوانده می شود. به دلیل همجواری این رودخانه با منطقه گردشگری کوچری نام آن از حدفاصل سد گلپایگان تا روستای کوچری به “رودخانه کوچری” معروف است و با نزدیک شدن رود کوچری به گلپایگان تا منطقه تنگه غرقاب رودخانه به”اناربار” تغییر نام میدهد. با خروج رودخانه به سمت شهر قم رودخانه را “قمرود” می خوانند.
نهرها:
دشت گلپایگان به مساحت 70 هزار هکتار ، در ارتفاع 1800 متری از سطح دریا قرار دارد. این دشت توسط چاه های آب، قنوات (سفاله زن، لهرامش و…) و سد گلپایگان مورد آبیاری قرار می گیرد. آب سد گلپایگان توسط نهر اصلی با نام هارون به محلی بین رباط حسن حافظ و رکابدار، با نام سی و سه جوب، منتقل شده و ازآنجا توسط 8 نهر اصلی با نامهای لهرامش، سنجقان، باداران، اسفنجه، دره، خاصجوی، میدان(هرانگ) و نهر شرکت زراعی به دشت گلپایگان سرازیر می شود. نام این نهرها عمدتا از نام صحرایی که مورد آبیاری این نهرها قرار می گیرند تخلص شده است.
نهر هرانگ (هرهنج):
در فرهنگ بهدینان، هرانگ یا هرهنج (هُرَنگ در گویش زرتشتیان یزد و ترنگ در گویش زرتشتیان کرمانی) به معنای آبی است که در مجرایی شیبدار تند حرکت کند و بالاخره در لغت نامه دهخدا به آن قسمت از قنات که رویش باز است و پوشیده نیست معنی شدهاست. در گلپایگان نزدیک کوه قلعه جمال هرانگ جاری است. در برخی روستاهای گلپایگان مانند فاویان تنها به بخشی از مسیر قنات هرانگ گویند که دارای زه آب باشد. وجود هرانگ بیشتر در قنات هایی پیش میآید که به خاطر نرمی زمین در محل مظهر و چاههای نزدیک به آن و همچنین کول گذاری نشدن آنها مظهر و چاههای نزدیک به آن به تدریج ریزش میکند، مظهر به طرف مادر چاه عقب نشینی میکند و در نتیجه اختلاف سطح آب مظهر تا کنارههای زمین پیوسته افزایش مییابد.
گاه نیز ممکن است این ریزش طی قرن ها تا مادر چاه ادامه پیدا کند و بدین ترتیب هرنگ ممکن است در مظهر چند متر ژرفا داشته باشد و در ازای آن به چند کیلومتر برسد و نیز ممکن است اصولاً قنات از نوع قنات روباز و تمام آفتابی باشد که در زمین های زه دار کنده میشوند.
صحراها:
دشت گلپایگان به صحراهای متعددی تقسیم بندی شده است که نام برخی از آنها عبارتند از: همواری حاج میرزا آغاسی، صحرای اسفنجه، صحرای باداران، صحرای دره، صحرای لهرامش و …
ارتفاعات گلپایگان:
ارتفاعات شهرستان گلپایگان که دنباله شرقی سلسله جبال زاگرس و غالباً از کوههای اطراف خرم آباد جدا شده، متعلق به دوران دوم زمینشناسی بوده و به صورت چندین رشته موازی از شمال غربی به جنوب شرقی امتداد مییابد.
مهمترین ارتفاعات را در گلپایگان:
الف – ارتفاعات کوههای شمالی و شمال غربی که قلههای بلند آن عبارتند از:
1-تخت پهلوان صابر با ارتفاع 3410 متر.
2-قله الوند با 3121 متر ارتفاع.
3-قله حاجی قارا با 2420 متر ارتفاع که از طبقات آهکی دوران دوم زمینشناسی و به همراه رسوبات گچی، سنگهای گرانیتی و شنهای آتشفشانی دوران سوم، دیده میشود. این کوه در 20 کیلومتری شمال شرقی گلپایگان قرار دارد.
ب. ارتفاعات کوههای شرقی که قلههای بلند آن عبارتند از:
1-کوه صالح پیغمبر با 3922 متر ارتفاع.
2-شیخ احمد با 2438 متر ارتفاع با سنگهای گوناگونی از قبیل فیلیت، کوارتزیت، پاراگینس و مرمرهای پرکامبرین و سلیسها و ماسه سنگهای ژوراسیک و آهکهای کرتاسه و توفهای آتشفشانی و دولومیت، معادن سنگهای ساختمانی و سنگ چینیِ گُدار سرخ وصالح پیغمبر که یکی از مراکز بزرگ سنگهای معدنی گلپایگان است درهمین ارتفاعات قرار دارند.
ج. ارتفاعات جنوبی که کوههای خوانسار باشد، قلههای بلند آن عبارتند از:
1-قلعه جمال، حاجی ابراهیم، له پبین، سرخ، چهل گزی که آنها از 2500 متر بیشتر ارتفاع دارند و از شیلها و شیستهای آهکی دوران دوم و سوم زمینشناسی تشکیل شدهاند.
2-بلیتون: در دهستان پشتکوه 24 کیلومتری گلپایگان در شمال روستای هرستانه حدود ارتفاع 2350 متر ازسطح دریا.
3-پیشکوه: در دهستان جلگه شهرستان گلپایگان 20 کیلومتری شرق گلپایگان، ارتفاع 2877متر.
4-تله کوه: در روستای درّ شهرستان گلپایگان 36 کیلومتری شرق گلپایگان در جنوب روستای دُر ارتفاع 2340 متر.
5-چاق باغ: واقع در روستای درّ شهرستان گلپایگان 37 کیلومتری جنوب شرق گلپایگان ارتفاع 2910 متر.
6-دربند: واقع در دهستان پشتکوه، شهرستان گلپایگان، 25 کیلومتری جنوب غربی گلپایگان، ارتفاع 2700 متر.
7-سوخته: روستای درّ شهرستان گلپایگان، 42 کیلومتری شرق گلپایگان، با ارتفاع 3000 متر.
8-صاف: در دهستان پشتکوه 25 کیلومتری جنوب غربی، در شمال ویست ارتفاع 3042 متر.
9-گرموشا: در روستای درّ گلپایگان 39 کیلومتری جنوب شرقی، در شمال در ارتفاع 2720 متر.
10-لومبین: واقع در حومه وانشان 11 کیلومتری جنوب گلپایگان، شمال کوه ابراهیم در 2532 متر.
11-موربلند: واقع در روستای درّ گلپایگان، 35 کیلومتری جنوب شرقی گلپایگان شمال در ارتفاه 2260 متر.
12-مورچاقدار: واقع در دهستان حومه گلپایگان، 21 کیلومتری جنوب گلپایگان ارتفاع 2150 متر.
13-مورهورسونه: واقع در روستای درّ گلپایگان، 44 کیلومتری جنوب شرقی گلپایگان شمال تیکن ارتفاع 2915 متر.
14-هنده: واقع در دهستان پیشکوه 27 کیلومتری جنوب غربی شمال هنده ارتفاع 2800 متر (گلپایگان در آئینه تاریخ. فیروز اشراقی).
کوه الوند:
در ایران چهار قله با نام الوند وجود دارد که یکی از آنها کوهستانی است واقع در شمال باختری گلپایگان که از شمال باختری به طرف جنوب خاوری کشیده شده طول آن حدود 15 کیلومتر و عرض متوسط آن 5 کیلومتر است.
ارتفاع بلندترین نقطه الوند گلپایگان 3111 متر میباشد که در محل به نام «کلنگ سیاه» شناخته میشود. از فراز این قله شهرستان خمین در شمال باختری و شهرستان گلپایگان در جنوب خاوری دیده میشوند. در دامنههای جنوبی این قله و در ارتفاع حدود 2800 متری در نقطهای با نام محلی «کول خران» یک جان پناه فلزی – چوبی به همت کوهنوردان گلپایگانی بر پا گشتهاست.
از این نقطه در جهت شمال بقایای یک معدن متروکه نقره در درهای به نام «دره نقره» و در جهت خاور مزرعه و امامزادهای به نام «امامزاده گوشه» دیده میشوند. در پایین دست دامنههای جنوبی کوه نیز چشمهای زیبا و چهار فصل به نام «چشمه خضر» وجود دارد. که جادهای خاکی به طول حدود 12 کیلومتر از گلپایگان تا نزدیکی آن کشیده شدهاست.
مبدأ صعود به ارتفاع 2000 متر در جنوب شرقی قله قرار دارد و مسیر صعود از میان درهای است که به خط الراس اصلی «کول خران» منتهی میشود. تا پناهگاه حدود 5/1 ساعت راه است و از پناهگاه تا قله 2 ساعت میباشد.
دشت لاله های واژگون هنده:
شهرستان گلپایگان به دلیل قرار گیری در مجاورت رشته کوه زاگرس دارای آب و هوای نسبتا معتدل است. از جمله جاذبه¬ های طبیعی آن رودخانه گلپایگان، سد گلپایگان، دشت لاله های واژگون، منطقه گردشگری غرقاب، منطقه گردشگری وانشان و سرچشمه¬ های آب است.
جاده قافله(راه ابریشم):
با آغاز مسیر از شهرهای ساحلی شرق چین و برای پیشگیری عبور از بیابان های مرکزی چین، این مسیر به دو راه شمالی و جنوبی تقسیم میشد.
مسیر شمالی که امروزه بیشتر از آن با نام «راه ابریشم» یاد میشود از روستای توان هوانگ آغاز میشد و پس از گذر از ایالت های گوناگون در چین و پیش از رسیدن به بیایان بزرگ مرکزی چین به سه راه گوناگون بخش میشد که دو تای آن ها از شمال بیابان و یکی از جنوب آن عبور میکرد.
راه شمالی یک مسیر ثابت بود و با گذشتن از مرزهای چین ، این مسیر وارد قرقیزستان می شود که نخستین منزل آن اوزکند و سپس اوش از جمله کانونهای مهم تولید ابریشم بود و هم اکنون بزرگترین کارخانه ابریشم کشی و ابریشم بافی را در خود دارد. پس از آن وارد سرزمین فرغانه شده و پس از گذر از سمرقند و بخارا و جیحون به مرو و سپس سرخس کنونی می رسیده است.
از سرخس تا نیشابور منازل رباط شرف ، رباط ماهی ، رباط چاهک ، توس نوغان ، طرق ، شریف آباد ، الحمراء و دیز باد قرار داشت. منازل نیشابور تا ری عبارت بودند از دشت جوین ، پل ابریشم ، بسطام (شاهرود) ، دامغان و خوار.
راه جنوبی مسیر ابریشم یک راه فرعی بوده که پس از گذر از بیابان چین به شهر تاکسیتا و از آنجا به بندر هرمز، اصفهان، مزدقان(جرفادقان) ، همدان ، گردنه اسد آباد ، کنگاور ، بیستون ، فرمیس (کرمانشاه) ، مازورستان ، حلوان ، قصر شیرین ، جلولاء ، دسکره الملک (دستگرد ساسانی) و نهروان وارد بغداد منتهی می شده است و در کرانه رود فرات ادامه می یافت و به حدیثه می رسید و سپس در ساحل دریای مدیترانه به شهر انکاکیه می انجامید که آخرین منزل راه زمینی بود. از حدود 14 سده پیش، در زمان امپراتور خاندان هان در شرق چین، یک مسیر دریایی که البته به طور رسمی بخشی از جاده ابریشم نبودهاست، نیز مورد کاربرد قرار گرفت.
منبتکاری:
از جمله صنایع دستی مشهور گلپایگان، هنر منبتکاری میباشد که از زمانهای گذشته در این شهر اساتید معروفی داشته و کارهای ارزشمند آنان هرچند به نام کارهای هنری این شهرستان معرفی نشده، اما در اغلب کاخها و اماکن و فروشگاهها موجود است.
منبتکاران، انواع نقشهای جالب را با نیش قلم منبت بر روی چوب گلابی و گردو و امثال آن در میآورند و با تلفیق برش سطحی جوشها و گرههای چوب سنجد و برخی چوبهای جنگلی که بر سطح کار میچسبانند، وسائل تزئینی و چشمنوازی میسازند. انواع قاب عکس و ظروف و جعبههای منبت که هنرمندان گلپایگانی میسازند وسائل تزئینی و دکوراسیون منازل و فروشگاههای هنری را تشکیل میدهد.
منبت کاری بسیار پر زحمت است و به علت عدم توجه به ارزش کار هنرمندان، باید بپذیریم که فقط عشق و علاقه به کار هنری است که این خلاقان هنرمند را به کاروا میدارد. اغلب کارهای منبت گلپایگان به اصفهان و تهران فرستاده میشود و فروشگاههای مخصوص خرید گردشگران، این گونه کارهای هنری را به چند برابر قیمت خرید به فروش میرسانند که اغلب هم به نام کار هنری منبتکاران شهر گلپایگان معرفی نمیشود که وسیله بازاریابی آتی قرار گیرد.
از جمله هنرمندانی که در این زمینه به درجه استادی رسیدند، میتوان به استاد علی مختاری، استاد محمد مختاری، استاد توسلی، استاد حیدر نیکنام و … اشاره کرد.
قالی بافی:
صحبت از هنر گلپایگان که به میان می آید ذهنمان ناخودآگاه به سوی صنایع دستی امروزی گلپایگان می رود اما با نگاهی کوتاه به پیشینه هنر و به تعبیری هنرهای سنتی گلپایگان ، فهرست چند ده رشته را می توان دید، که حتی تا 30-20 سال گذشته در این شهر رایج بوده است . اما گذر زمان بسیاری از آنها را به بوته فراموشی سپرده و تنها آثاری اندک از آنها به یادگار مانده است .
هنر فرش بافی یکی از این چند ده رشته هاست . با فراز و فرودهایی که تاکنون باآن مواجه شده ، جریانی کم رنگ از حیات رو به نابودی را هنوز می توان در آن مشاهده کرد .
اگر نگاهی کوتاه در دنیای اینترنت بیاندازیم و عبارت “فرش گلپایگان” را جستجو کنیم در نهایت به این پاراگراف یا پاراگراف ها برخورد می کنیم : «در گلپایگان و حومه مخصوصا حوزه جلگه بیش از پنج شش هزار کارگاه برای قالی بافی دستی به نام دیواری و دار زمینی وجود دارد. انواع قالی نخ فرنگ و فرش های معمولی درابعاد مختلف تو دری و نیم و دو ذرعی و شش ذرعی و نه ذرعی و دوازده ذرعی و سرانداز و پنج چارکی می بافند. نوعی از فرش گلپایگان به نام ویس و یاوری با پشم گوسفند و رنگ دانه و نخ مرغوب و بافت خاص دارای استقامت فوق العاده می باشد»
بله ، نوشتار بالا و نوشتارهای مشابه نمونه های کمیابی هستند که در توصیف فرش گلپایگان به فارسی درج شده اند ولی اگر همین واژه “فرش” یا “قالی گلپایگان” را به زبان انگلیسی در گوگل یا هر موتور جستجوگر دیگری کنکاش کنیم به نتایج شگرفی برخورد می کنیم . از همان صفحه نخست می توانید آثار و نشانه هایی از فرش گلپایگان را در سایت های متعدد اینترنت مشاهده کنیم که به صورت موشکافانه ای به بررسی و تحلیل و حتی فروش آنلاین فرش گلپایگان پرداخته اند .
گلپایگان منطقه ای در شمال استان اصفهان واقع در 90 مایلی 145کیلومتری اصفهان و نزدیک به لبه جنوبی استان مرکزی است. همچنین یک روستا به نام ویس در نزدیکی شهر گلپایگان قراردارد که در هر دو مکان انواع فرش تولید می گردد . این دو مکان ، شمال غرب اصفهان را به یک مرکز کوچک بازار فروش فرش منطقه که بیش از 35000 نفر در آن سکونت دارند تبدیل کرده اند.
لبنیات گلپایگان:
شهرستان گلپایگان از توابع استان اصفهان از قدیم الایام به عنوان یکی از قطب های
کشاورزی ودامپروری منطقه به شمار می رود , به خاطر شرایط مطلوب آب هوای منطقه خصوصا خاک حاصلخیز ونژاد دام ها، شهرت خاصی رادر کشور دارا می باشد.
خشکبار گلپایگان:
که شامل گردو، بادام، ادویه جات مرغوب، دم نوش و گیاهان دارویی، برگه زردآلو، انواع آلوچه و لواشک و … را شامل می گردد. این اقلام در بازار عطاری های گلپایگان به راحتی در دسترس هستند.
کباب گلپایگان:
کباب یک غذای ایرانیست که امتیاز بهترین طبخ آن در دست همشهری های گلپایگانیست.کباب گلپایگان اینروزها مثل یک مارک تجاری در آمده است بعضی از مغازه ها از این نام در شهرهای مختلف ایران ازجمله تهران هم استفاده میکنند تا مشتری بیشتری جلب نمایند. اما باید اعتراف کنم هرگز مزه کبابی یک مغازه غیر معروف در گلپایگان را با کبابی به نام گلپایگانی که هرچند معروف بوده و صف طولانی داشته باشد عوض نخواهید کرد.
عسل گلپایگان:
سالانه بیش از 70 تن عسل از بیش از 7000 کلنی زنبور عسل در شهرستان گلپایگان تولید میشود. صنعت زنبورداری در گلپایگان زمینه اشتغال 160 نفر را به طور مستقیم به خود اختصاص داده است. زنبورهای عسل در شهرستان گلپایگان اغلب از گلهای یونجه، کلزا، گون، آفتابگردان و باغات میوه تغذیه میکنند.
شیره انگور گلپایگان:
باغات انگور گلپایگان از دیرباز معروف و زبانزد خاص و عام بوده است. تاکبان ها برای اینکه از فواید این محصول گرانبها در طول سال بهره مند باشند شیره آن را استخراج کرده و مازاد آن را در بازار به فروش میرساندند. امروز نیز این محصول با ارزش همچنان زینت بخش سوغات گلپایگان است.
ضرب المثلهای گلپایگان:
اکنون از ضرب المثل های شیرین گلپایگان سوغاتی ببرید…
معنا و مفهوم |
ضرب المثل |
در موقع توقع بیجا گفته می شود |
آدم گدا و این همه ادا |
به شخص متکبر و پر توقع اطلاق می شود |
آسمون سولاخ شده تو افتادی پایین |
برای ترساندن بچه و جلوگیری از شلوغ کردن او کاربرد دارد |
آسمون میگه قرم قرم من بچه خورده می خورم |
برای رعایت نوبت |
آسیوس و پسّا |
طمع گیرنده کمک را می رساند |
آش با جاش |
بعضی حقوق خدادادی و حتمی است |
آغوز میش حق برّه است |
صبح زود که آفتاب از لای ابرها بتابد چنین می گویند |
آفتو خندید |
سماجت در طلب چیزی |
آلون کردن |
کسی را گویند که در منزل دوستی چند روز اطراق کند |
آله افتاده |
گوینده می گوید با اینکه لباسم مندرس است ولی حق با من است |
اِز این آسّین شِر ما بشنو |
کنایه از کار کشته شدن |
اِز بس مار خورده افعی شده |
ثروتمندان به مال فقرا چشم دوخته اند |
اِز پی میره رو دنبه که دنبه خوب می جُنبه |
افراد بی دست و پا گاهی اقدامات خطرناکی انجام می دهند |
اِز دیوار شکسته باید ترسید |
از گوشه دیوار بالا رفت |
اِز سورچ دووار خودشا بالا کشید |
همه مطالب و ریزه کاریها را گفتن |
اِز سیر تا پیازشا تعریف کردن |
پشم و پیله اش ریخته و ضعیف شده |
اِز شُروکُر افتادن |
کنایه از سیر نشدن آدم طمعکار از مال دنیا است |
اِز نخورده بگیر بده به خورده |
به کسی درباره چیزی که داردیاهنری که نشان میدهدگفته می شود |
از ما مرغه و تو کلکلون ازشما خروسه و گرپشتبون |
به آدم ابن الوقت گویند |
اِز هر طرف باد بیاد هیشون میکنه |
آسودگی خیال |
اِز هولش در اومدن |
هنگام نزاع دو مقتدر ضعفا نابود می شوند |
اسب و استر که جنگ کنند خر گله از مییون میره |
به کسی گویند که بعدازغذا با نان به خوردن ته مانده مشغول است |
اسمدا ته کاسه نَکِن |
برکت محصول دست خداست |
اگه خدا بخواد به علف زوره هم میدهد |