آخرین به روز آوری سایت چهارشنبه ۸ فروردین ماه ۱۴۰۳

إِنَّا أَنزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ . وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ . لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِّنْ أَلْفِ شَهْرٍ تَنَزَّلُ الْمَلَائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِم مِّن کُلِّ أَمْرٍ . سَلَامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ



آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد...



دارو درمانی دربیماری های التهابی آرتریت روماتویید و نقرس


پوشاک (برند)


نمادی شایسته در آیینه فرهنگ گلپایگان - دکتر ابراهیم جعفری


یادی از گلپایگان - استاد سعیدی


مهندس علیقلی بیانی ، فرزانه‌ای از جنس آب - استاد علی اکبر جعفری

در آغاز مسول ساختن سد اختخوان مهندس طالقانی بود ولی به علت ساختن سد کرج استعفا داد و مهندس علیقلی بیانی که رشته تحصیلی اش مرتبط با سدسازی و لوله کشی شهرها بود به اختخوان رفت و دوسال و نیم آن جا ماند و کار سد را به سرانجام رساند.


" سمنو " به یاد "بی بی" ..... توحیدنیکنامی

ننه جون من سمنو می‌خواهم یار شیرین دهنو می‌خواهم
عاشقم من به لقای سمنو سر و جانم به فدای سمنو
سمنو خوب تر از جان من است سمنو شیره‌ی دندان من است
من که در مطبخِ تو آشپزم سمنو را به جه شکلی بپزم؟
ننه جون ارث به اولاد بده سمنو را تو به من یاد بده


ویدئوی مناره سلجوقی گلپایگان

مناره سلجوقی گلپایگان که از آن به عنوان بلندترین مناره آجری نام می برند ، گویی امتداد پیشینه کهن این خطه را برابر دیدگان هر هنر دوستی آشکار می کند این بنا که به عنوان بلندترین مناره آجری سلجوقی قرن پنجم هجری قمری ایران از آن یاد شده با قدمتی حدود 900 سال همچنان در برابر عوامل طبیعی زلزله، باد، باران، سرما و گرما سرفراز برجای مانده است.











پروفسور مریم میرزاخانی اسطوره یا الگو؟

معادله زندگی مریم ، جهان در سوگ ملکه اعداد ، روزی که اعداد گریستند ، هجرت ابدی ملکه ریاضیات ، ملکه سرزمین اعداد ، میل به بی نهایت ، اندوه ایران - حسرت جهان ، مرگ آرام یک ذهن زیبا ، کرنش بی حساب جهان در برابر نابغه ریاضی ، چراغی که خاموش شد ، خداحافظی با نخبه ایرانی ، جامعه علمی جهان در بهت درگذشت نابغه ایرانی ، خداحافظ ملکه اعداد و ...

دکتر ابراهیم جعفری

                                                                                                

                              پروفسور مریم میرزاخانی اسطوره یا الگو؟

                               برگ هایی از دفتر حیات علمی نابغه ایرانی

                 گمان مبر که به پایان رسید کار مغان                         هزار باده ی ناخورده در رگ تاک است
                      چمن خوشَ ست ولیکن چو غنچه نتوان زیست            قبای زندگی اش از دم صبا چاک است
                      اگر ز رمز حیات آگهی، مجوی دگر                              دلی که از خلش ِخار آرزو پاک است
                      به خود خزیده و محکم چو کوهساران زی                   چو خس مزی که هوا تیز و شعله بی باک است

                                                                                                                                     اقبال لاهوری


آلبرت انیشتین در یادبود درگذشت ماری کوری نوشت: " در این موقع که شخصیت پرعظمتی همچون ماری کوری به پایان عمر خود رسیده است ، جای آن دارد که فقط به یادآوری خدمات او به بشریت اکتفا نکنیم . خصال اخلاقی شخصیت هایی چنین برجسته شاید برای یک نسل و برای جریان تاریخ ، بسی مهم تر از دستاوردهای صرفاً علمی و فکری آنان باشد." امروز دانشمندان نقشی سرنوشت ساز در جامعه بشری ایفا می کنند و این میزان تأثیرگذاری ، ما را از تأمل در منش و شخصیت آنان ناگزیر می سازد.
گزاف نیست اگر بگوییم زندگی ومرگ مریم میرزاخانی فراتر از جهان دانشی که او به آن تعلق داشت، به جهان های اجتماعی ، فرهنگی و حتی سیاسی هم راه یافت. گفته ها و نوشته ها و تصویرهای زندگی مریم بخش مهمی از ادبیات رسانه ای روزهای پس از درگذشت او را به خود اختصاص داد. " مریم در رسانه ها" موضوعی ارتباطی و فرهنگی بود و به وضوح " مریم دانشمند" به مثابه " مریم قهرمان " به لایه های گوناگون جامعه راه یافت ؛ به گونه ای که پیروجوان ، زن و مرد ، و نخبه و عامه او را از خود و خود را با او خویشاوند می دانند.
         

   مرگ مریم اگرچه دیده ها را اشک آلود کرد ، اما چشم ها را هم شست و نشان داد که قهرمانی از نوع دیگر به میدان آمده است و می تواند به جامعه حس خودباوری و اعتماد به نفس بدهد. مریم در چهل سالگی به منزله دانشمندی که برازنده ایران امروز و احیاگر مفاخر دیروز است ، در جامعه جهانی برجسته شد و در فضایی از احترام و افتخار به حافظه ها سپرده شد. اورا رسانه ها و شبکه ها بزرگ نکردند؛ بزرگی او فضای شبکه ها و رسانه ها را پر کرد و سرانجام پدیده ای در تراز قهرمانانی از جنس مردم شد. خالی از لطف نیست که نظری بر برخی از تیترهای صفحه اول مطبوعات 24 تیرماه 1396 (روز درگذشت او) بیفکنیم.
   معادله زندگی مریم ، جهان در سوگ ملکه اعداد ، روزی که اعداد گریستند ، هجرت ابدی ملکه ریاضیات ، ملکه سرزمین اعداد ، میل به بی نهایت ، اندوه ایران - حسرت جهان ، مرگ آرام یک ذهن زیبا ،  کرنش بی حساب جهان در برابر نابغه ریاضی ، چراغی که خاموش شد ، خداحافظی با نخبه ایرانی ، جامعه علمی جهان در بهت درگذشت نابغه ایرانی ، خداحافظ ملکه اعداد و ...

Image result for مریم میرزاخانیImage result for مریم میرزاخانی

Image result for مریم میرزاخانیImage result for روزنامه ها و مریم میرزاخانی
  

مریم میرزاخانی دوره های تحصیلی پیش از دکتری خود را با موفقیتی درخشان در ایران گذراند.

                            Image result for مریم میرزا خانی

در سال 2000 میلادی ( 1379) با بورس تحصیلی دانشگاه هاروارد به آمریکا عزیمت کرد و در سال 2004(1383) از رساله دکترای خود که در آن دو مسئله چالش برانگیز ریاضی را حل کرده بود ، دفاع کرد. او به خاطر تحقیقات ارزنده علمی ، خلاقیت شگفت انگیز در حل مسائل پیچیده و بینش وسیع و کنجکاوی عمیق در ریاضیات به عنوان یکی از ده ذهن جوان جهان از سوی نشریه   " پاپیولر ساینس " آمریکا در سال 2005 (1384) انتخاب شد و چندین جایزه فاخر بین المللی از جمله جایزه "بلومنتال" برای بهترین رساله دکتری ازانجمن ریاضی آمریکا در سال 2009(1388) ، جایزه "ستر" برای بهترین محقق زن از این انجمن در سال 2013(1392) و مدال فیلدز ( نوبل ریاضی) در کنگره بین المللی ریاضی دانان در سال 2014( 1393) را به خود اختصاص داد. اهمیت نتایج تحقیقات او در هندسه و نظریه آرگودیک چنان بود که موسسه ریاضیات "کلی" در سال 2014 حقوقی سخاوتمندانه و گرنتی تحقیقاتی ( کمک مالی ) به او اهداکرد تا با آسایش خیال به پژوهش های اصیل خود بپردازد. وی درسال 1383 (2004) دکترای خود را دریافت کرد و پس از چهار سال در سن 31 سالگی ، استاد تمام دانشگاه استنفورد شد.

Image result for مریم میرزاخانیImage result for مریم میرزاخانی

استاد تمام دانشگاه استنفورد شدن برای اولین بار و در چنین سنی واقعاً برای جامعه ریاضی ایران افتخار بزرگی است.وی در سال 2016 به دلیل دستاوردهای تحقیقاتی اصیل و برجسته ،عضو آکادمی علوم آمریکا شد. مدال فیلدز که به نوبل ریاضیات معروف است ، هر چهار سال یک بار به 2 تا 4 ریاضی دان زیر 40 سال داده می شود. این مدال به یاد "جان چارلز فیلدز " ریاضی دان کانادایی پایه گذاری شد. این جایزه اولین بار در سال 1936 به دو ریاضی دان فنلاندی و آمریکایی داده شد و از آن پس تا امروز هیچ زنی موفق به دریافت آن نشده بود.  تفاوت مدال فیلدز و نوبل در این است که جایزه نوبل شرایط سنی ندارد و یک دانشمند هفتاد ساله هم می تواند جایزه نوبل بگیرد ؛ ولی مدال فیلدز تنها به دانشمندان زیر 40 سال تعلق می گیرد. ایشان اولین بانویی است که برنده چنین جایزه معتبری شده است. پروفسور مریم میرزاخانی با دریافت این جایزه برای کشور عزیزمان ایران و همه زنان جهان افتخار آفرید.

در سطح جهانی ، ریاضی دان های بزرگی از میان زنان برخاسته اند؛ اما تا پیش از مریم میرزاخانی ، کسی از میان زنان ریاضی دان نتوانسته بود جایزه فیلدزرا دریافت کند. این بانوی ایرانی پس از دریافت جایزه به خبرنگاران گفت :" این یک افتخار بزرگ است ؛ اما هنگامی بیشتر خوشحال خواهیم شد که سایر دانشمندان وریاضی دانان زن انگیزه بگیرند و بیشتر بکوشند."
    روزی که رسانه ها خبر دریافت مدال فیلدز ریاضی به مریم میرزاخانی را به عنوان نخستین بانوی جهان و نخستین ایرانی مفتخر به دریافت آن ارائه کردند ، تصویری خودباورانه و مردم پسند شکل گرفت که انسان ایرانی این ظرفیت را دارد تا قله های علم و دانش را فتح کند. این تصویر می توانست بیان کننده مسائل مهمی از جامعه امروز ما و پاسخگوی نیازهای روانی بسیاری از افراد جامعه باشد و ما هر لحظه شاهد فربه تر شدن این نشانه هستیم ؛ تا جایی که میرزاخانی نشانه نوعی گفت و گوی فرهنگی میان ایران و غرب شد.

   مریم میرزا خانی در زمره ده ریاضی دان برتر دنیاست . دکتر محمد علی نجفی ریاضی دان ایرانی که سال ها وزیر آموزش و پرورش بود و اکنون شهردار تهران است ، در مراسم بزرگداشت پروفسور میرزاخانی اظهار داشت: "  می توان گفت جایگاه تاریخی مریم شبیه "آمالی امی نوتر" ریاضی دان بانفوذ آلمانی است که به واسطه سهم ممتازی که در جبر انتزاعی و فیزیک نظری داشت، شناخته شده است. ولی از نظر مرگ در جوانی در عین شکوفایی شبیه "اورایست گالوا" ریاضی دان و انقلابی فرانسوی بود. گالوا از پیشگامان مطالعه نظریه گروه هاست و با کارهای او بود که نقطه عطفی در جبر ایجاد شد. گالوا در 21 سالگی در جریان یک دوئل کشته شد و اگر او 5 سال بیشتر زندگی می کرد، انقلابی در ریاضی رخ می داد و می توان گفت ای کاش جسم مریم هم همانند توان علمی اش بود و در دوئل با سرطان زنده می ماند تا می توانست مسائل بیشتری را برای جامعه جهانی حل کند.

               

هفته نامه اکونومیست در ستون ثابت "آگهی درگذشت" خود که به زندگی شهیرترین شخص متوفی در هفته می پردازد، در توصیف میرزاخانی نوشت: " پیش از آن که مجذوب ریاضیات شود ، می خواست رمان نویس شود. قیمت کتاب در زمان کودکی او ناچیز بود واز نخستین جاه طلبی های علمی اش این بود که همه چبز را بخواند . بعد ها فعالیت های او در ریاضیات نیز سایه ای از ادبیات را با خود به همراه داشت. به گفته خودش حل شدن مسائلی که با آن ها درگیر بود، همچون گشوده شدن گره های یک داستان ، او را هیجان زده می کرد. او می گفت : " معادله ریاضی مانند یک رمان ادبی است. شخصیت های متعدد با اعمال متفاوت وجود دارند و ما باید ارتباط میان آنان را درک کنیم. این شخصیت ها در جریان معادله تکامل می یابند و در نهایت درک ما از از آنان نسبت به قبل متفاوت است." کتاب "ریاضی دان" که در سال 2009 زندگی 92 دانشمند ریاضی معاصر برجسته ساکن در آمریکا را به تصویر کشیده ، در توصیف مریم میرزاخانی با عنوان " ریاضی دانی که می خواست نویسنده شود" ، به نقل از او آورده است : " شخصاً بین رشته های مختلف ریاضی مرز قائل نیستم. دوست دارم روی مسائل چالش برانگیز مهیج کار کنم و راهی را بیازمایم که به آن می رسم. این طرز تفکر سبب می شود ضمن تعامل با دیگران از همکاران زیرک مطلب بیاموزم. ریاضی ورزیدن به گونه ای شبیه نوشتن داستان است . با این وجود باید در نوشتن بسیار دقیق بود. همه چیزباید مانند چرخ های ساعت باهم جفت و جور باشند." با تحلیل محتوی سخنان پروفسور میرزاخانی رد پای اندیشه و نظرگاه معرفتی مستقلی مشاهده می شود که می تواند ریشه در گرایش او به ادبیات و تخیل و نیز فرهنگ و خرد ایرانی داشته باشد. این موضوع می تواند به صورت مستقل مورد پژوهش قرار گیرد. دریافت های ذوقی او مبتنی بر ایده " لذت کشف" بود .

                            Image result for ریاضی دان

 اساساً "خرد ایرانی" بستری است که در آن ریاضیات و فلسفه یا به یک معنا کاوش های علمی و کنش های عقلی و نظری با یکدیگر به تلاقی ، تعامل و تعادل می رسند و یک منظومه را شکل می دهند. این که بزرگ ترین منظومه تاریخ ایران یعنی شاهنامه با " خداوند جان و خرد" آغاز می شود، در همین راستا می باشد. به همین دلیل دردورانی که بیشترین اختراعات و اکتشافات علمی و عمدتاً در ریاضیات و علوم پایه به ظهور می رسند، بیشترین زایش ها و جهش های فلسفی را نیز مشاهده می کنیم. هم زمان با ابوریحان بیرونی که در آثارالباقیه دقیق ترین ترسیم از دستگاه گردش خون را به تصویر کشیده ، ابن هیثم با گشودن پرتوی به زاویه تابش و اصول تاریکخانه و اختراع ذره بین ، پدر عکاسی و پروژکتور و عدسی و سینما می شود. در همین مقطع زمانی ابن مسکویه سرگرم تدوین نظریه نفس است و ابن سینا حکمت و الهیات شفا را می نویسد. خیام مطالعاتس را در باب اصل پنجم اقلیدس سامان می دهد و ... این تفاهم ، تلفیق و تبادل سیستماتیک حاصل راهگشایی حکمت زیست ایرانیان و توازن خرد و جان در نگاه قوم ایرانی است.

Image result for آثارالباقیهImage result for هندسه مریم میرزاخانی

 تحقیقات میرزاخانی به بسیاری از رشته های علوم رایج شامل هندسه ، دیفرانسیل ، تجزیه و تحلیل پیچیده و سیستم های مکانیکی متصل می شود. او می گفت : من دوست دارم عبور از مرزهای خیالی مردم بین زمینه های مختلف ایجاد شود. این موضوع مرا بسیار شاداب می کند. "هاوارد جیکوبسون" رمان نویس و برنده جایزه "بوکر" در یادداشتی که برای گاردین نوشت علاوه بر یاد کردن از میرزاخانی به عنوان نابغه ریاضی ایرانی عنوان کرده است : " گفته شده میرزاخانی پیش از این که ریاضیدان شناخته شود، نویسنده بود. او غرق شدن در ریاضیات را به زبان نویسندگان چنین بیان کرده است:« مثل غرق شدن در جنگل است و تلاش برای استفاده از هر دانشی که تو را به راه های جدید هدایت می کند واین شانس وجود دارد که راهی به بیرون پیدا کنی » و در ادامه می افزاید: « در واقع ریاضی دان و هنرمند در یک تاریکی مشترک هستند و یک خدا را عبادت می کنند. از همین رو در حسرتی که از درگذشت میرزاخانی ایجاد می شود، شاعران هم درست حسی مثل ریاضی دان ها دارند.»

                

   میرزاخانی برای حل مسائل رویکرد ویژه ای داشت. او می گفت: " هنگام فکر کردن راجع به یک مسئله دشوار ریاضی ، لازم نیست همه جزئیات را بنویسم؛ همین که چیزی را رسم کنم، کمکم می کند که به نحوی ارتباطم را با مسئله حفظ کنم." به دلیل همین رویکرد حل مسئله با رسم شکل بود که دخترش آناهیتا بیشتر وقت ها می گفت " مامان باز داره نقاشی می کشه ". شاید او در ذهن کودکانه اش گمان می کرد مادرش نقاش است. حوزه پژوهش میرزاخانی بیشتر معطوف به هندسه دیفرانسیل ، آنالیز مختلط و سیستم های دینامیکی است. اما او می گوید: " دوست دارم مرزهایی که بین حوزه های مختلف می گذارند را، بشکنم. این کار بسیار به من انگیزه می دهد." میرزاخانی با عشق عمیقی به دنیای ریاضیات وارد شد و در این مسیر به کشف آنچه که رویایش به آن نزدیک بود ، پرداخت. او می گفت: " شما باید انرژی و تلاش خود را صرف دیدن زیبایی ریاضیات کنید."

          Image result for آناهیتا دختر میرزاخانیImage result for آناهیتا دختر میرزاخانی


   پروفسور مک مولن استاد راهنمای مریم در دوره دکترا و نیز برنده جایزه فیلدز در سال 1998 او را این گونه توصیف می کند: " او یک نوع تخیل جسورانه داشت. بدین گونه که از انجام آنچه که باید انجام دهد، در ذهنش تصویری خیالی می ساخت، سپس به دفتر من می آمد و آن را توصیف می کرد. در نهایت از من می پرسید که تصوراتش درست بوده با خیر؟ و من از این که او مرا مورد اعتماد خود قرار داده بود ، بسیار خرسند می شدم."  به گفته مک مولن گاهی اوقات ارتباطاتی که میرزاخانی به وجود می آورد ، دیوانه کننده هستند. مثلاً در سال 2006 (1385) ، او مسئله سرنوشت ساز یک سطح هذلولوی پس از تغییرهندسه اش را با مکانیسمی حل کرد که مشابه بررسی حرکات زلزله است.

           

 مک مولن می گوید که قبل از این کار میرزاخانی ، این مسئله غیر قابل حل بود؛ اما حالا تنها با یک ارتباط ساده ، او پلی میان این نظریه کاملاً انتزاعی و نظریه کاملاً فیزیکی و روشن به وجود آورده است. با این توصیف وقتی می گوید : " من دوست دارم از مرزهایی که خیلی از آدم ها بین این حوزه ها کشیده اند، رد شوم ؛ چون این کار واقعاً لذت بخش است " ، قابل درک است. به همین دلیل استیون کرچوف  استاد ریاضی در استنفورد هنگام  دریافت مدال فیلدز توسط میرزاخانی گفت : " آنچه در رابطه با مریم بسیار مهم است و چیزی که واقعاً او را از بقیه متمایز می کند ، این است که چگونه قطعات متفرق را کنار هم می گذارد.او می توانست با موفقیت ایده ها را به شیوه ای غیر منتظره و قابل توجه باهم تلفیق کند." در اطلاعیه رسمی  کمیته  داوران فیلدز نیز به این ویژگی او اشاره شده است: " چیره دست در گستره قابل توجهی ازتکنیک ها و حوزه های متفاوت ریاضی ، او ترکیبی کمیاب است از توانایی تکنیکی ، بلند پروازی جسورانه ، بینش وسیع و کنجکاوی ژرف "– در این بیانیه همچنین «شهود هندسی قوی» او مورد ستایش قرار گرفته است.  اودرحالی که به مدال فیلدز خود افتخار می کرد، می گفت تمایل ندارد چهره معروف زنان موفق ریاضی دان باشد؛ بلکه مشتاق است تا دنیا توجه به دستاوردهای اورا نادیده بگیرد تا بتواند روی تحقیق تمرکز کند.

مارک تسین لاوین رئیس دانشگاه استنفورد در پیام تسلیت خود برای درگذشت این نابغه ایرانی ، آورده است : " مریم خیلی زود رفت ؛ اما تاثیر او روی هزاران زنی که از او الهام گرفته اند ، باقی خواهد ماند. مریم یک نظریه پرداز درخشان و یک انسان فروتن بود که افتخاراتش را تنها با این امید قبول می کرد که بتواند مشوق دیگران باشد تا راه او را ادامه دهند. خدمات او هم به عنوان یک دانشمند و هم یه عنوان یک الگو ، قابل توجه و ماندگاراست و در استنفورد ودر سراسر جهان بسیار گرانقدر خواهد شد."  مریم میرزاخانی ریاضی را مانند کوه پیمایی دور و درازی می دانست ؛ بدون آن که هیچ مسیر پاخورده ای در آن وجود نداشته باشد و بدون آن که هیچ چشم انداز قابل دیدی وجود داشته باشد. اکنون او در مسیر بی بازگشت قدم گذارده است ؛ تا خود را باور کنند و از گام نهادن به دنیای به ظاهر مردانه نهراسند.


میرزا خانی دوست داشت او را به عنوان یک ریاضی دان « آهسته و پیوسته » توصیف کنند. رویکرد آهسته و پیوسته در زمینه های دیگری از زندگی اش نیز اعمال می شد. همسرش یان وندارک برای توضیح این ویژگی او ماجرای یک مسابقه دوی دوستانه را بیان می کند: " پیش خود گفتم او خیلی ریزجثه است ؛ اما اندام من نسبتاً خوب است. با این حساب فکر کردم که در این مسابقه برنده می شوم. البته در ابتدای مسابقه هم جلو بودم؛ اما بعد از نیم ساعت دیگر طاقت و نای دویدن نداشتم ؛ ولی او هنوز داشت با همان سرعت می دوید!! اگرچه سرعت عمل در حل مسائل ، یکی از امتیازاتی است که ریاضی دانان به آن افتخار می کنند ؛ اما پروفسور میرزاخانی رویه ای معکوس داشت و مجذوب مسائل و موضوع هایی می شد که بتواند سال ها روی آن کار کند. او معتقد بود کار کردن روی یک مسئله به مدت چند ماه و چند سال ، این فرصت را به وجود می آورد تا با همه ابعاد آن آشنا شود. بنابرین هرگز تسلیم و ناامید نمی شد. این روش پژوهش کند ، اما عمیق ، مداوم و خستگی ناپذیراو بود که توانست بسیاری از مسائل دشواررا به شیوه ای بدیع و شگفت انگیز حل کند.

                               Image result for مریم میرزاخانی

ویژگی برجسته دیگر میرزاخانی بلند پروازی و جاه طلبی علمی او بود. استاد راهنمای دوره دکترای او پروفسور " کرتیس مک مولن" می گوید: " مریم در ریاضیات بی پروا و بلندهمت است." خانم میرزاخانی همتی عالی و جسارتی عظیم داشت و همواره در پی حل مسائل چالشی بسیار دشوار و طاقت فرسای ریاضی بود. استادان او بارها این جاه طلبی و اعتماد به نفس او را در پیگیری دشوارترین مسائل ریاضی ستوده اند.او صرفاً نمی خواست به اکتشافات ریاضی بپردازد ؛ بلکه به دوردست ها و دستاوردهای بزرگ نظر داشت. به همین دلیل بود که می گفت: " باید میوه های شاخه های پایین را نادیده گرفت و نباید گذاشت که این میوه ها ما را فریب دهند و از شاخه های بالاتر غافل مان کنند. او همواره می گفت من از این سبک زندگی لذت می برم و تصور می کنم که زندگی قرار نیست خیلی هم راحت باشد." به همین دلیل از وارد شدن به جنگل های تاریک و ناشناخته ریاضیات انتزاعی و گم شدن در آن واهمه ای نداشت.

                            Image result for مریم میرزاخانی

   ایمان افتخاری معاون پژوهشکده ریاضیات IPM  یکی از چهره های نام آور ریاضی با شهرت جهانی که مایه مباهات شهرستان گلپایگان است ، در مقاله ای با عنوان " ماجرای میز بیلیارد " خاطرنشان می سازد: " پروژه بزرگ  مریم میرزاخانی که به کارگیری ابزارهایی برای برخی از ناهمگن ترین سیستم های دینامیکی طراحی شده ، در قالب سه مقاله به جامعه ریاضی عرضه شد که هنوز به صورت کامل به چاپ نرسیده است. او کم و بسیار گزیده نوشت. در عین حال آثار او بر خلاف تعداد قابل توجهی از اعضای جامعه ریاضی در جهان ، بی اندازه تأثیرگذار و ماندگار هستند. از این رو باید گفت که میرزاخانی ریاضی دانی کیفی گراست. به این معنی که مقالاتش کم تعداد ولی با کیفیت بالا می باشد. این پدیده در کشورهای درحال توسعه که به دنبال توسعه کمی و نمایشی هستند، به ندرت دیده می شود یا به درستی ارزش گذاری نمی شود.

                          

 مریم میرزاخانی پس از فارغ التحصیلی از دوره دکترا طی سیزده سال ، 13 اثر پژوهشی به جامعه ریاضی جهان عرضه کرد که کیفیت آن ها در ارزیابی های کمی گرای ما دیده نمی شود. با این همه تا همین امروز حتی زبده ترین نهاد های پژوهشی کشورهم از بازنگری در شاخص های ارزیابی خود به گونه ای که این سبک درخشان از فعالیت علمی در آن جایگاه داشته باشد، سرباز می زنند. تا زمانی که چنین بیماری های ساختاری در جامعه علمی ایران پابرجاست، نسبت دادن کم بودن تعامل پروفسور میرزاخانی با جامعه علمی کشوربه عوامل حاشیه ای، سردربرف فروبردن کبک را می ماند."

   مریم میرزاخانی فروتن و ساده بود. دوست نداشت از دیگران تمجید بشنود. کار خودش را می کرد و دلش می خواست زندگی راحتی داشته باشد.  پدرش در مراسم یادبود او گفت:  با این که با او در تماس بودیم؛ اما  کسب جایزه فیلدز را توسط مریم ، از رادیو شنیدیم  . وقتی به او گفتم چرا ما را در جریان نگذاشتی ؟ خندید و گفت چیزی نبود ، فقط یک جایزه بود! دکتر کامران وفا استاد فیزیک دانشگاه هاروارد می گوید: " وقتی متوجه شدم قرار است به هاروارد بیاید، به ایشان یک ایمیل زدم و گفتم اگر می آیید، بچه های ایرانی که از قدیم در دوره های ماهانه ناهار شرکت می کردند، بیایند و یک مراسمی برای شما بگیریم؛ چون بچه ها دوست دارند از شما قدردانی کنند. در جواب نوشتند: " علاقمند نیستم در چنین مراسمی شرکت کنم ؛ اما اگر آن ناهار دورهمی را ترتیب می دهید ، قبول می کنم. لطفاً به افرادی که در جلسه شرکت می کنند ، نگویید که من هم می آیم." یادم می آید وقتی وارد شدیم ، حدود 30 نفری جمع شده بودند و از این که ایشان هم حضور دارند، تعجب کردند! خیلی ساده و صمیمی نشستند و مانند قدیم از همه جا صحبت کردیم.
                                      Cumrun Vafa, Harvard.jpg           

دکتر رویا بهشتی زواره دانشیار دانشگاه واشنگتن در سنت لوئیس آمریکا و نیز دوست صمیمی و همکلاسی او از دبیرستان فرزانگان تا دوره دکترا در آمریکا می گوید: " مریم کارش را با یک شادی وصف ناپذیر پیش می برد و رفتار او در عین تواضع ، واقعاً جاه طلبانه بود. اگرچه به برنده شدنش افتخار می کرد ؛ اما این اتفاق دغدغه اصلی او نبود. هنگامی که میرزاخانی جایزه فیلدز را در کنگره بین المللی ریاضی دانان 2014 در سئول دریافت کرد، در قسمت تماشاچیان کنار دختر و شوهرش " ژان فوندارک" دانشمند علوم کامپیوتر دانشگاه استنفورد نشسته بود. مک مولن وقتی به شرکت کنندگان نگریسته بود، متوجه شده بود که مریم بر خلاف سایرین توجه چندانی به لحظه افتخارآمیزش ندارد وبیشتر به شادی وهیجان دخترش آناهیتا مشغول است!! مک مولن می گوید : " بعضی از دانشمندان و ریاضی دانان دوست دارند از آنچه مردم انجام می دهند، فراتر بروند؛ آنان علم خود را با عدم آگاهی دیگران اندازه می گیرند. اما مریم چنین نبود؛ او به طور مستقیم با چالش علمی و با ریاضیات ارتباط برقرار می کرد. سختی مسئله مهم نبود ؛ او عمیقاً در قلب موضوع بود." منجول بارگاوارریاضی دان هندی تبار پریستون که او نیز در سال 2014 مدال فیلدز را به دست آورد، در ستایش از میرزاخانی می گوید: " او با وجود بیماری تا چند سال پس از دریافت جایزه اش از تلاش بازنایستاد و چند مقاله شگفت انگیز در ریاضی را طی این سه سال نوشت. او در مورد مسائل هندسی دشوار حتی اگر به چندین دهه کار نیاز داشت، ثابت قدم بود.

   در رابطه با ادب و حق شناسی میرزاخانی همین بس که پروفسور فضل الله رضا که هم اکنون صد و دومین سال حیات خود را پشت سر گذارده و از خداوند متعال خواهانیم که بر طول عمر گرانسنگ این سرمایه بزرگ علمی ایرانیان بیفزاید ، در دیداری با علی دهباشی سردبیر مجله بخارا نقل کرده است که چند سال پیش فرزندانش برای او جشن تولد گرفته بودند. این نابغه ریاضی که به سختی شماره تلفن پروفسور رضا را پیدا کرده بود ، ضمن احوال پرسی و تبریک سالگرد تولد ، خاطرنشان ساخته بود که وام دار کتاب ها و مقالات ایشان است.

                            Image result for پروفسور فضل الله رضا
   ریاضی از یک سو مانند همه علوم با کنش اجتماعی پیش می رود؛ اما از یک طرف نیاز به تلاش مصرانه در تنهایی دارد. ریاضی دانان خیلی بزرگ در تنهایی طولانی شان از راه های پرپیچ و خمی می گذرند و وقتی منظره ای را کشف می کنند، غالباً در به اشتراک گذاشتن آن سخاوتمند هستند. حالا عکس های کودکی مریم در رسانه های بین المللی منتشر شده اند و مردم دنیا می بینند که یک دختر بچه ایرانی از طبقه متوسط ، مثل همتایانش در همه جای دنیا می دود، می خندد و بازی می کند یا زمانی که به نوجوانی می رسد ، با خانواده خود به سفر می رود و موقع عکس گرفتن ،همدیگر را در آغوش می گیرند.

   Image result for مریم میرزا خانیImage result for میرزا خانی

 این دو سه عکس مریم به اندازه میلیون ها مقاله و فیلم تبلیغاتی در مورد ایران گویا و تأثیرگذار خواهد بود. بازی روزگاررا ببینید که یک ایرانی باید کاری در حد گرفتن جایزه فیلدز انجام دهد تا مردم دنیا بفهمند زندگی روزمره خانواده های ایرانی کاملاً معمولی است. به بهانه این عکس های کودکی و نوجوانی مریم، مردم دنیا زیبایی های توریستی ایران را هم می بینند،  که تبلیغی  در حد وسیع و رایگان برای توریسم ایرانی می باشد. پروفسور میرزاخانی به ما مستطیلی در زندگی نشان داد که عرض آن یعنی " کیفیت  و محتوی عمر" از طولش یعنی " درازای عمر " بسیار بزرگ تر است.


    مریم جوان بود، ریاضی دان بود ، نابغه بود و زن بود و نشان داد در این چهار میدان به گفته اقبال لاهوری " کار مغان به پایان نرسیده و هنوز "هزار باده ناخورده در رگ تاک است". در عین حال زندگی و مرگ او این هشدار را نیز به نظام آموزشی و فرهنگی و سیاسی ما داد که از خود بپرسیم چرا استعدادها و سرمایه های ما به موقع کشف و حفظ نمی شوند و چرا نوابغ ما در مرگ شان بیش از زندگی شان قدر می بینند و بر صدر می نشینند. تیتر این مقاله را از سخنان پدر شادروان میرزاخانی در مراسم بزرگداشتی که در موسسه رعد برگزار شده بود، برگرفتم که با تأکید می گفت : "درخواست می کنم از فرزند من اسطوره نسازید ؛ الگو بسازید ؛ زیرا وقتی کسی اسطوره شد ، دسترسی به او غیر عملی می شود. دختران ما باید به این باور برسند که آنان نیز می توانند مریم باشند. مریم مشتی بود نمونه خروار ، ما خروارها مریم در جامعه داریم که باید آنان را پیدا کنیم."  روانش شاد و راهش پر رهرو باد

                                   Image result for تشییع مریم میرزا خانی
     هرگز نمیرد آن که دلش زنده شد به عشق       ثبت است بر جریده عالم دوام ما

اين مطلب تاکنون 8259 بار مشاهده شده است.
مطالب مرتبط با دکتر ابراهیم جعفری

سایت آخاله روی موج سوم آلوین تافلر
ستایش نور در تاریکی شب
چنین گفت اقبال؛ اندیشه ها و آموزه ها
در سایه کوه، باید از دشت گذشت - به مناسبت #روزجهانیکوهستان
نمایش مستند دیارکهن پیش درآمد گردشگری مجازی گلپایگان
تاریخ شفاهی آموزش و پرورش گلپایگان
روز خبرنگار و سایت "آخاله"
سفره ایرانی ؛ فرهنگ گردشگری- به بهانه برگزاری جشنواره کباب و لبنیات گلپایگان
آکادمی موازی در گلپایگان - به مناسبت سالگرد تأسیس خانه ریاضیات
دهه هشتادی ها و فضای مجازی
حفاظت از زنبورها ؛ ضامن امنیت غذایی جهان
روابط عمومی الکترونیک ؛ ظرفیتی کارآمد برای مشارکت جویی مخاطبان
ایجاد فضای صلح و تفاهم با رسانه های گفت و گو محور
کنکاشی در منظره نگاری استاد محمد کرمی
به بقای روزنامه‌ها امیدوارم
دکتر مرتضی فرهادی در قاب خاطره ها
پیوند سنت ومدرنیته دراقامتگاه های بوم گردی روستایی
حال زمین خوب نیست! (3)
"کاشت پیاز با روش GAP در گلپایگان-گامی بلند به سوی کشاورزی ارگانیک
یک قدم مانده تا رویا . روایتی دیگر از جام جهانی 2018
فوتبال بوی زندگی می دهد
استاد علی اکبر جعفری سرمایه ای نمادین در گلپایگان
این پنجره ، این خاطره ها را نفروشید
انجمن ادبی فانوس گلپایگان باشگاه گفت وگوی شاعران
جای خالی صدای گلپایگان در نمایشگاه مطبوعات
طبیبان دوّار
پروفسور مریم میرزاخانی اسطوره یا الگو؟
هنر هفتم در گلپایگان - استقبال از افتتاح سینما بهاران
لزوم رویکرد اجتماعی و فرهنگی به مدیریت شهری
حال زمین خوب نیست (2) - نکوداشت مهندس حسین عبیری گلپایگانی
چشم انداز پیشرفت گلپایگان از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی
طبیعت گلپایگان گنجینه گیاهان دارویی
نقش کتابخانه آیت الله محمدی در توسعه فرهنگی گلپایگان
پیرایه های ناسازگار با فرهنگ عاشورا
حاج صادق آهنگران ،حلقه ای میان عقل و عشق در دوران دفاع مقدس
یادکردی از محمد حسنین هیکل
هزار راه نرفته " نگاهی نو به ادای نذر در جامعه امروز "
طنز و تحولات اجتماعی
فردا برای خواندن دیر است
راز درخشندگی نوروز در جهان
نوسازی دبیرستان امام خمینی "ره" یا بازسازی هویت فرهنگی؟
حال زمین خوب نیست (1)
آموزش ابتدایی و توسعه
با چشم کتاب بخوانیم نه با گوش!‏
مشابهت های اخلاقی نلسون ماندلا و دکتر معتمدنژاد
دغدغه رو به پایان یونسکو ،به مناسبت نمایشگاه مطبوعات
حدیث عشق در جهاد سازندگی (2)
دیپلماسی ایرانی از زیر درخت سیب در نوفل لوشاتو تا بالکن هتل کوبورگ وین
یاد یاران -بدرقه بانوی با فضیلت و پرهیزکار - شادروان فخرالسادات سیدین (توکل)
حدیث عشق در جهاد سازندگی (1)
فرصت طلایی مشارکت های مردمی در توسعه پایدار گلپایگان
میراث ماندگار استاد احمد جهانبخشی
ارتباطات مشارکتی ،چشم اندازی نو به مطالعات بومی در ارتباطات توسعه
بازتاب مطالب سایت آخاله در مطبوعات
گردشگری و کاهش فاصله فرهنگی
تیکن کجا؟ کاخ الیزه کجا؟
سهم سایت آخاله در بهداشت روانی همشهریان
تحقیقات مشارکتی حلقه گمشده توسعه علمی در ایران
تجدید عهد با دکتر معتمدنژاد
رسانه ؛ حافظ حرمت جامعه مدنی
"مطبوعات محلی" بستری برای شکوفایی استعدادهای بومی
با قاسمعلی فراست در میان "نخل های بی سر" (به اهتمام دکتر ابراهیم جعفری )
تونل های غزه سرای عشق و امید
عبور از جام بیستم ،فراتر از اشک ها و لبخندها
با فوتبال دوستان گلپایگانی از خندق هفده تن تا استادیوم های برزیل
ردپای «سرمایه اجتماعی» و «حکمرانی خوب» در مدیریت شهری گلپایگان
آسیب شناسی تعامل روابط عمومی ها و رسانه ها
معلمی و هنر تسهیل‌گری
نوروز زاینده سرمایه اجتماعی است
گلپایگان و توسعه پایدار
انقلاب کاست و حاج ابراهیم صحت
آخاله پاتوق همشهریان
آیین چراغ خاموشی نیست



نام و نام خانوادگي:
پست الکترونيک:
سايت يا وبلاگ:
متن پيام:
تصوير امنيتي:



آخاله در قبال تبلیغات هیچ مسئولیتی ندارد.


آب و هوا

پیام های کلی سایت

تماس با ما


كلیه حقوق برای پدید آورندگان 
.:: آخاله ::. محفوظ است. | طرح و اجرا : توحید نیكنامی   | به روز رسانی محتوایی : محمود نیكنامی  
 | .Copyright © 2003-2012 Akhale.ir. All Rights Reserved
|
 | Powered By Tohid Niknami | E-Mail :
Akhale . com @ gmail . com |