نام روستای غرقاب و تنگه معروف آن� تداعی کننده افسانه ها و داستانهای زیادی است که سینه به سینه از گذشته به امروز منتقل گشته است و هر کدام از ما احتمالا با یکی از آنها آشنایی داریم. به عنوان مثال می گویند که زمانی کل منطقه گلپایگان را آب فرا گرفته بود و تنها قسمتی از گنبد مسجد جامع و بخشی از منار مشخص بود. هنگامی که پادشاهی با لشکریان خودش از این منطقه می گذشت� نظرش به این دو علامت جلب شده و دستور می دهد تا دربند غرقاب را بشکافند. هنگامی که آب از منطقه خارج می شود� شهر گلپایگان نمودار می گردد.
در ساختگی بودن این قصه و داستانهای مشابه هیچ شک و شبه ای نیست اما اینکه چرا این منطقه تا این حد اسرار آمیز بوده و مایه داستانها و افسانه های مختلف گشته است� خود جای بحث و تامل بسیار دارد و دقت نظر محققان و باستان شناسان را می طلبد. آن چیزی که در بادی امر نظر انسان را به خود جلب می کند� تعدد سنگ نبشته های مختلف این منطقه است که مربوط به ادوار گوناگون تاریخی بوده و بارها مورد توجه علاقه مندان واقع گشته است. نکته بسیار جالب اینکه این سنگ نبشته ها مربوط به یک دوره زمانی خاص نیست و بر اساس نظریه باستان شناسان از هفت هزار سال پیش تا قرن هشتم هجری قمری آثار با ارزش و کتیبه های مختلفی در صخره های این منطقه وجود دارد که بحث در مورد آنها مجالی بس طولانی می طلبد. دوستان عزیز می توانند برای آگاهی بیشتر در خصوص این سنگ نبشته ها به کتب مختلفی که در این باره وجود دارد از جمله کتاب �موزه هایی در باد� و کتاب �گلپایگان در آیینه تاریخ� مراجعه نمایند.
وجه اشتراکی که در بین این سنگ نبشته ها و آثار وجود دارد� همگی دلالت بر این موضوع می کند که این منطقه در طول ادوار مختلف تاریخی منطقه مقدس و اسرار آمیزی بوده و این تنها مربوط به دوران قبل از اسلام و یا دوران اسلامی که در این جا خانقاهی ساخته شده و کتیبه آن همچنین موجود است� نمی باشد. وجود گورستان نه چندان کهن که تا چند سال قبل هنوز آثاری از آن به جا بود به همراه کتیبه های مختلف به خط کوفی و عربی همگی دلالت بر تقدس این منطقه دارد.
اما چگونه می توان اثبات کرد که این منطقه قبل از دوران اسلامی هم مقدس بوده است� آیا نقوش و سنگ نبشته های انسانهای اولیه هم نشان از نوعی عمل مقدس بوده و یا محدوده زیارتگاه و محل مورد احترام آنان را تعیین می کرده است� آیا ساخت زیارتگاه و خانقاه و رباط در دوره اسلامی� نشان از تسری این قداست به دوره ای بعدی بوده است�
اما ...
آنچه که در این نوشتار کوتاه� مورد بحث ما است� سخن درباره کتیبه اسرار آمیزی است که به خط پهلوی در یکی از صخره های این منطقه وجود دارد. این کتیبه اسرار آمیز که نوع خط و متن آن� به یقین� مبین تعلق آن به دوران قبل از اسلام می باشد� بارها مورد نظر بینندگان و محققان قرار گرفته� ولی تاکنون ترجمه قابل قبولی از آن ارا�ه نگشته بود.

مدتی قبل بنده عکسی از این کتیبه تهیه نموده و به یکی از اساتید بزرگ و متخصص در خواندن خطوط باستانی ارا�ه نمودم. آنچه که ایشان از این کتیبه ترجمه نموده است� عینا با خط خودشان در این جا آورده و سخن را کوتاه می نمایم.

تنها انتظاری که از خوانندگان محترم دارم اینست که پس از مشاهده این عکسها� نظریات و حدسیات خودشان را در این خصوص بنگارند تا از میان آنها بتوانیم به یک جمع بندی کلی رسیده و بهترین ترجمه را از این کتیبه داشته باشیم.
ذکر این نکته ضروری است که نیاکان زرتشتی ما برای چهار عنصر (آب� خاک� هوا و آتش) احترام ویژه قا�ل بودند و کتیبه مزبور هم احتمالا ضمن اشاره به چنین موضوعی� دلالت بر مقدس بودن این مکان در نزد آنان داشته است.
ان شا�لله پس از جمع آوری نظر خوانندگان محترم� بیشتر به این مبحث خواهیم پرداخت.

عکسهای دیگری از منطقه غرقاب