به گزارش خبرگزاری برنا و به نقل از ویکی پدیا پدر او، آخوند ملا محمدجواد صافی گلپایگانی (1249–1337 خورشیدی)، از فقهای عصر خویش بود و مادرش، فاطمه خانم، دختر مجتهدی به نام آخوند محمدعلی بود.
آیت الله علی صافی گلپایگانی برادر او بود. آخوند محمدعلی، همبحث میرزای شیرازی بودهاست. لطفالله صافی گلپایگانی همچنین داماد سید محمدرضا گلپایگانی است که بر پیکر وی نیز نماز میت اقامه کرده بود.
لطفالله صافی اکنون از مراجع طرازاول شیعه بهشمار میرود. وی به خاطر نوشتن کتاب التعزیر؛ أنواعُه و ملحقاتُه، که یک کتاب فقهی است، برندهٔ کتاب سال جمهوری اسلامی ایران، و به خاطر نوشتن کتاب پرتوی از عظمت حسین، برندهٔ کتاب سال ولایت گردیدهاست. وی همچنین بهدلیل نوشتن همین کتاب در سال 1381 بهعنوان خادم برگزیدهٔ فرهنگ مکتوب عاشورا ازسوی وزارت ارشاد شناخته شد. او برگزیدهٔ هفتمین همایش دکترین مهدویت بهخاطر تألیف کتاب منتخب الاثر است.
صافی گلپایگانی ابتدا در گلپایگان، کتب پایهٔ ادبیات عرب را نزد آخوند ملا ابوالقاسم مشهور به «قطب» آموخت و ادامه مباحث ادبیات، کلام، تفسیر، حدیث، فقه و اصول را تا پایان سطح نزد پدر فراگرفت. در سال 1360 قمری گلپایگان را ترک کرد و به حوزه علمیه قم رفت. وی چند سال بعد به نجف رفت و در آنجا نیز از استادان آن حوزه، برای یک سال بهرهمند شد. پس از آن مجدداً به قم بازگشت و بیش از پانزده سال، در مجلس درس سید حسین طباطبایی بروجردی شرکت جست و نیز یکی از مشاورین ویژه و اصحاب خاص استفتاء او گشت. بروجردی، پاسخگویی به سؤالات مهم و حساسی از فقه و کلام شیعی و نیز نگارش کتابی دربارهٔ مهدویت را که منتخب الاثر نام گرفت، به لطفالله صافی واگذار کرد.
از اساتیدش در قم سید محمدتقی خوانساری، سید محمد حجت کوهکمری، سید صدرالدین صدر، سید حسین طباطبایی بروجردی و در نجف محمدکاظم شیرازی، سید جمالالدین گلپایگانی و محمدعلی کاظمی را میتوان نام برد.
با پیروزی انقلاب اسلامی ایران، در سال 1358 بهعنوان عضو مجلس خبرگان اول، انتخاب و در سال 1359 از سوی سید روحالله خمینی به عضویت شورای نگهبان منصوب شد و هشت سال دبیر شورای نگهبان بود.
وی در زمرهٔ روحانیون عالیرتبهای است که تأکید فراوان بر تفکیک جنسیّتی در جامعه و بهویژه در دانشگاهها داشتهاست. در پاسخ به یک استفتاء وی ابراز داشته که مسئولان جمهوری اسلامی باید از مخارج غیرضروری بکاهند و هزینههای تفکیک جنسیتی دانشگاهها را هرچه باشد تأمین کنند.
وی همچنین در موارد متعددی به معضلات اجتماعی موجود از قبیل فقر، فساد، بیکاری و اعتیاد اعتراض نموده و به مسوولین نسبت به رفع این مشکلات هشدار دادهاست.
صافی گلپایگانی بر عرفان انتقاد شدید وارد میکند و حتی در مواردی به عُرَفا و احوال آنها طعنه وارد میکند. وی در جلسهای وقتی در صحبتهای مجتهدی تهرانی در حضور او اشاره به نام مولوی میرود، مولوی را با عبارت «علیه ما علیه» یاد میکند و در ادامه وقتی نام حسنزاده آملی (عارف معاصر ایرانی) برده میشود همین عبارت را تکرار میکند. در لغتنامه دهخدا آمدهاست: «چون نام کسی را برند که اعمال یا عقاید نانیکو داشتهاست و نخواهند آشکارا او را نفرین و لعن کنند یا در جایی گویند که در نفرین و آفرین به کسی دودل و مردد باشند، گویند: علیه ما علیه»
وی در اظهارنظری مکاشفه که از شئون و حالات بیّن در عرفان است و بزرگان عرفان مانند بهجت، حسنزاده و… دربارهٔ تحقق آن سخنها دارند را ادعا، خوابگونه و مصنوعی نامید و پیگیری این امور را ضایع کردن عمر دانست و مکاشفه واقعی را دیدن و تفکر [استدلالی] در شگفتیهای آفرینش دانست. در همین راستا از دیرباز تا کنون بعضی از فقها و مراجع تقلید مانند وحید بهبهانی، بروجردی، سید علی سیستانی، وحید خراسانی، صافی گلپایگانی و مکارم شیرازی نیز انتقاداتی اساسی بر عرفان وارد میکنند و در مواردی این انتقادات به رد عرفان تعبیر میشود.
وی از جمله متفکران و نویسندگان شیعی است که بیش از یکصد اثر و دهها نوشتار به زبانهای فارسی و عربی تألیف کردهاست. این مرجع تقلید، در حوزه مباحث امامت و مهدویت از پژوهشگران پرکار شیعی و از پیشکسوتان مهدوی پژوهی است. منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر از آثار معروف اوست.