جهان زیباتر؛ چشم انداز لطیف تر
کنکاشی در منظره نگاری استاد محمد کرمی
از پای تا سرت همه نور خدا شود در راه ذوالجلال چو بی پا و سر شوی
گر در سرت هوای وصال است حافظا باید که خاک درگه اهل هنر شوی
" حافظ "
به منظور توصیف هنر استاد محمد کرمی از مقالات شادروان احمد رضا دالوند نویسنده، پژوهشگر هنر، طراح گرافیک و نخستین منتقد هنر تجسمی بعد از انقلاب که در روز 19 آذر ماه سال جاری (1397) در سن 60 سالگی و در اوج بلوغ و پختگی به سوی معبود شتافت، وام گرفته ام. برای این عزیزسفرکرده ازخداوند متعال غفران و رحمت بی انتها مسئلت می نماییم.
افلاطون می گفت : " هنر می کوشد تا عواطف را به همان اندازه دقیق و منظم سازد که علم در مورد عقل انجام می دهد. " به نظر او زیبایی به اندازه سایر موارد و شاید هم بیش از آن ها برای بشر سازنده است. از این منظر مهارت نقاش منظره پرداز در بازنمایی عناصر طبیعت به گونه ای است که بیننده در نگاه اول به دلیل " زیبایی اثر " به آن دل می سپارد و در نگاه بعدی به خاطر آن که در خوبی آنچه می بیند، هیچ شکی ندارد، تعلق خاطرعمیق تری احساس می کند. شاید " منظره " جلوه گاهی از هستی لایتناهی باشد که در مقابل دیدگان حیرت زده هنرمند گسترده است.
انسان امروزی و به ویژه شهروندان شهرهای بزرگ، کمتر فراغت بال دارند تا زمزمه نسیم را از لا به لای صنوبرها برجان مشتاق خود حس کنند. تصاویر تلویزیونی از مناظر وچاپ های دیجیتالی فراوان از طبیعت، هرگز قادر نیستند حس خالصانه و ناب یک نقاشی آبرنگ کوچک را در جان مخاطبان بریزند و جالب این که منظره پردازی دل انگیز در زمانه تکثیر دیجیتالی تصویر، قدر و قیمت بسیار بیشتری از چند قرن گذشته پیدا کرده است.
مردم ما نیاز دارند زاگرس، دماوند، کویر، ابیانه، زاینده رود، البرز و... را از طریق هنر نقاشان سرزمین خود به خاطر آورند. انعکاس مناظرو چشم اندازهای آشنای یک سرزمین در آثار نقاشان، منجربه ادراک غنی تر مخاطبان از محیط اطراف می شود. نقاشی از منظره ( طبیعت ) بی شباهت به مکالمه میان انسان هنرمند و چشم انداز اطراف نیست. حاصل این مکالمه خلاق، به تصویری منتهی می شود که روح زمانه را در کالبد طبیعت می دمد. چنانچه ساز و کار این فرآیند هنری را بشکافیم، خواهیم دید که نقاشان بزرگ تا چه میزان می توانند به ارتقای فهم جامعه یاری برسانند. پیوند میان هنرو طبیعت، انسان و زندگی و رابطه ارگانیک میان آن ها از جمله نشانه های رشد و توسعه متوازن، پایدار و علمی است. با دور شدن هرچه بیشتر اجتماعات انسانی از ضربان طبیعت بکر و غرق شدن هرچه بیشتر در چشم اندازهای هندسی شهرها، نیاز بشر به مشاهده نقاشی طبیعت هر دم حیاتی تر جلوه می کند. با دیدن نقاشی منظره باید جهان بیننده وسعت بیشتری پیدا کند و چیزی را دریافت کند که کلمات از بیان آن قاصر و موسیقی از توصیفش ناتوان باشد.
" پل سزان " یکی از تأثیرگذارترین نقاشان مدرن فرانسوی می گفت : " من همان طور نقاشی می کنم که درخت بادام شکوفه می کند. " در واقع سزان می خواست به شعور و احساس خود روی بوم تحقق بخشد و هرگز در پی انتزاع نبود؛ بلکه در پی شناخت هستی بود. " جان راسکین " طراح، نقاش و متفکر انگلیسی نیز اعتقاد داشت که پاکی و تقدس، سرشت طبیعت است و می تواند نوعی تأثیر تعالی بخش بر همه دل سپردگانش داشته باشد. بیشتر انسان ها در هر جای جهان در جهت توضیح واژه " زیبایی "، یک منظره را توصیف می کنند. صحنه یک کوهسار یا دریاچه، یک باغ یا یک گندم زار را مثال می زنند. نقاشی منظره مانند خود طبیعت، سرچشمه تسلی خاطر و شعف است. " رامبراند " نقاش بزرگ هلندی در میان مشاهده گران طبیعت از حساس ترین و دقیق ترین هنرمندانی است که تا کنون پا به عرصه حیات گذاشته اند. او به مرتبه ای رسید که می توانست برای هر چیز دیدنی، بی درنگ یک معادل ترسیمی رقم بزند. از این رو در طراحی هایی که از مناظر در دهه 1650 میلادی نقش زده، هر نقطه و هرخط در به جلوه درآوردن حالت فضا و نور دخیل هستند. در کار رامبراند حتی سفیدی کاغذی که بین سه ضربه سریع قلم موی او گیر می افتد، سرشار از هوا به نظر می رسد. رامبراند عاشق واقعیات منظره بود؛ جنب و جوش بوته ها، بازتاب آبراهه ها، سایه پراکنی آسیاب ها و ... همه به تیزی اشتهایش می افزود. برای چنین نقاشانی، نقاشی از منظره به معنای خلق یک دنیای تصوری و خیال پروازانه بود. دنیای پهناورتر، اغراق آمیزترو مالامال از تداعی هایی که خود به خود از ذهن برمی آیند، شکوه و گیرایی طبیعت بی آلایش را به عواطف بشری اهدا کرده است. نکته تأسف بار این است که اغلب نقاشان جوان در شرایط امروزی جامعه ما اساساً با طبیعت و منظره و هنر لایتناهی منظره نگاری سخت بیگانه اند و این بیگانگی زمانی تلخ تر جلوه می کند که می بینیم زیست بوم این اقلیم گسترده در مخاطره جدی قرار گرفته است.
نقاشی و دکوراسیون صحنه نمایشنامه "بین مرگ و زندگی " توسط هنرمند فرزانه
آقای محمد کرمی
متأسفانه درچنین شرایطی اغلب صاحبان گالری ها نیز رغبتی به ارائه و نمایش کار منظره پردازان نشان نمی دهند. در چنین شرایطی شهرستان ما ازنعمت هنرمند چیره دستی برخوردار می باشد که هنوز آثار برجسته اش درمیان مردم کمتر شناخته شده است.
استاد محمد کرمی بدون کوچکترین تعلیم در زمینه نقاشی بیش از پنجاه سال پیش و درسن سی سالگی با مشاهده یکی از آثار کمال الملک ( پدر نقاشی ایران ) در کاخ گلستان وارد فضایی جدید در حوزه هنر شد و استعداد نهفته در وجودش را که میراث یک خانواده هنرمند بود، با کشیدن تابلوهای متعدد نقاشی؛ بخصوص منظره نگاری به نمایش گذارد. عشق، پشتکار و بی اعتنایی به جنبه های مادی هنر، اکسیر حیات بخشی بود که زیباترین پرتره ها و آثار را از این چهره محبوب و دوست داشتنی به یادگار گذاشته است.
استاد کرمی تابلوهای نقاشی خود را مانند مادری که به فرزندش عشق می ورزد، دوست دارد و با علاقه بی اندازه به زادگاهش ، با اصرارمی خواهد که آثارش از گلپایگان خارج نشود و اگر با صلاحدید مدیران هنری قرار بر فروش آن ها گردید، درآمد حاصل شده در امورعام المنفعه شهر و به ویژه مراکز درمانی صرف شود. شاید این حساسیت از آنجا ناشی شود که اکثر منظره نگاری های او الهام گرفته از طبیعت زیبای گلپایگان است. اکنون که با همت و تلاش جناب آقای دکتر مرتضی جابری قرار است موزه ای برای حفظ و نگهداری تابلوهای نقاشی این هنرمند افتخارآفرین در نظر گرفته شود، جا دارد که رسانه ها و نهادهای مسئول فرهنگی اهتمام ویژه ای را در جهت معرفی و ترویج آثار ارزشمند ایشان در نمایشگاه ها و مکان هایی مانند اقامتگاه های بوم گردی و آثار باستانی که مورد بازدید گردشگران داخلی و خارجی قرار می گیرد، مبذول دارند. بدون تردید استاد محمد کرمی که سال های متمادی افتخار معلمی دردبیرستان ها را داشته، یکی از سرمایه های فرهنگی گلپایگان است که نه تنها به نسل فعلی، بلکه به نسل های بعد نیز تعلق دارد. امیدواریم جوانان علاقه مند به هنر نقاشی از اندیشه ها، تجربه ها و دستاوردهای ایشان بهترین استفاده را به عمل آورند. خاطرنشان می سازم استاد کرمی در تئاترهای به یادماندنی " فقر وجنایت "، " بین مرگ و زندگی "، " سربداران " و " آنجا که ماهی ها سنگ می شوند " که قبل و بعد از انقلاب در دبیرستان های شهر و با ابتکارجمعی از فرهنگیان از جمله برادر اینجانب آقای علی اکبر جعفری به عنوان نویسنده، تهیه کننده و بازیگر به نمایش درآمد، مسئولیت نقاشی وطراحی صحنه ها را بر عهده گرفته وبدون کمترین توقع به صورت شبانه روزی مشارکت فعال داشتند؛ به گونه ای که می توان آن تلاش های عاشقانه را برگ های زرین دفتر زندگی ایشان قلمداد کرد. لازم به یادآوری است که هنر استاد کرمی فقط در نقاشی خلاصه نمی شود؛ زیرا در زمینه هنر موسیقی نیز ایشان دارای استعداد بالایی بوده ودر نوازندگی با ویولن تبحربالایی دارند. از خداوند متعال عمر طولانی و سلامتی این استاد فرزانه را مسئلت می نماییم.
به عنوان حسن ختام مناسب می دانم از سهراب سپهری که یکی از بزرگ ترین شاعران طبیعت گرا و در عین حال نقاشان معاصر ایران زمین است، یاد کنم. سپهری از جمله بارزترین کسانی بود که توانست با موفقیت در دو زمینه نقاشی و شعر به خلق آثار بپردازد. او نقاشی نبود که بر حسب تفنن شعر هم بگوید و شاعری نبود که هر زمان هوس کند، قلم مو به دست گیرد؛ شعر و نقاشی او هر دو جدی و برخوردار از والاترین ویژگی های هنری بود. این واقعیت همان دلیل بی همتایی هنر سپهری است و یادآور حقیقتی است که اگر شعر و نقاشی از یک ذهن ودل مشترک بجوشد، ناخودآگاه شباهت هایی هم خواهند داشت.
برخی اوقات سهراب سپهری در شعرهایش به تابلوهای خود اشاره می کند. شاید خالصانه ترین اعتراف سپهری به هنر نقاشی اش همان چند خطی باشد که در شعر " صدای پای آب " در معرفی خود سروده است :
اهل کاشانم، پیشه ام نقاشی است گاه گاهی قفسی می سازم با رنگ، می فروشم به شما
تا به آواز شقایق که در آن زندانی است دل تنهایی تان تازه شود
چه خیالی ، چه خیالی ...می دانم پرده ام بی جان است
خوب می دانم ، حوض نقاشی من بی آب است
اين مطلب تاکنون 8383 بار مشاهده شده است.مطالب مرتبط با دکتر ابراهیم جعفری سایت آخاله روی موج سوم آلوین تافلر ستایش نور در تاریکی شب چنین گفت اقبال؛ اندیشه ها و آموزه ها در سایه کوه، باید از دشت گذشت - به مناسبت #روزجهانیکوهستان نمایش مستند دیارکهن پیش درآمد گردشگری مجازی گلپایگان تاریخ شفاهی آموزش و پرورش گلپایگان روز خبرنگار و سایت "آخاله" سفره ایرانی ؛ فرهنگ گردشگری- به بهانه برگزاری جشنواره کباب و لبنیات گلپایگان آکادمی موازی در گلپایگان - به مناسبت سالگرد تأسیس خانه ریاضیات دهه هشتادی ها و فضای مجازی حفاظت از زنبورها ؛ ضامن امنیت غذایی جهان روابط عمومی الکترونیک ؛ ظرفیتی کارآمد برای مشارکت جویی مخاطبان ایجاد فضای صلح و تفاهم با رسانه های گفت و گو محور کنکاشی در منظره نگاری استاد محمد کرمی به بقای روزنامهها امیدوارم دکتر مرتضی فرهادی در قاب خاطره ها پیوند سنت ومدرنیته دراقامتگاه های بوم گردی روستایی حال زمین خوب نیست! (3) "کاشت پیاز با روش GAP در گلپایگان-گامی بلند به سوی کشاورزی ارگانیک یک قدم مانده تا رویا . روایتی دیگر از جام جهانی 2018 فوتبال بوی زندگی می دهد استاد علی اکبر جعفری سرمایه ای نمادین در گلپایگان این پنجره ، این خاطره ها را نفروشید انجمن ادبی فانوس گلپایگان باشگاه گفت وگوی شاعران جای خالی صدای گلپایگان در نمایشگاه مطبوعات طبیبان دوّار پروفسور مریم میرزاخانی اسطوره یا الگو؟ هنر هفتم در گلپایگان - استقبال از افتتاح سینما بهاران لزوم رویکرد اجتماعی و فرهنگی به مدیریت شهری حال زمین خوب نیست (2) - نکوداشت مهندس حسین عبیری گلپایگانی چشم انداز پیشرفت گلپایگان از نگاه آیت الله هاشمی رفسنجانی طبیعت گلپایگان گنجینه گیاهان دارویی نقش کتابخانه آیت الله محمدی در توسعه فرهنگی گلپایگان پیرایه های ناسازگار با فرهنگ عاشورا حاج صادق آهنگران ،حلقه ای میان عقل و عشق در دوران دفاع مقدس یادکردی از محمد حسنین هیکل هزار راه نرفته " نگاهی نو به ادای نذر در جامعه امروز " طنز و تحولات اجتماعی فردا برای خواندن دیر است راز درخشندگی نوروز در جهان نوسازی دبیرستان امام خمینی "ره" یا بازسازی هویت فرهنگی؟ حال زمین خوب نیست (1) آموزش ابتدایی و توسعه با چشم کتاب بخوانیم نه با گوش! مشابهت های اخلاقی نلسون ماندلا و دکتر معتمدنژاد دغدغه رو به پایان یونسکو ،به مناسبت نمایشگاه مطبوعات حدیث عشق در جهاد سازندگی (2) دیپلماسی ایرانی از زیر درخت سیب در نوفل لوشاتو تا بالکن هتل کوبورگ وین یاد یاران -بدرقه بانوی با فضیلت و پرهیزکار - شادروان فخرالسادات سیدین (توکل) حدیث عشق در جهاد سازندگی (1) فرصت طلایی مشارکت های مردمی در توسعه پایدار گلپایگان میراث ماندگار استاد احمد جهانبخشی ارتباطات مشارکتی ،چشم اندازی نو به مطالعات بومی در ارتباطات توسعه بازتاب مطالب سایت آخاله در مطبوعات گردشگری و کاهش فاصله فرهنگی تیکن کجا؟ کاخ الیزه کجا؟ سهم سایت آخاله در بهداشت روانی همشهریان تحقیقات مشارکتی حلقه گمشده توسعه علمی در ایران تجدید عهد با دکتر معتمدنژاد رسانه ؛ حافظ حرمت جامعه مدنی "مطبوعات محلی" بستری برای شکوفایی استعدادهای بومی با قاسمعلی فراست در میان "نخل های بی سر" (به اهتمام دکتر ابراهیم جعفری ) تونل های غزه سرای عشق و امید عبور از جام بیستم ،فراتر از اشک ها و لبخندها با فوتبال دوستان گلپایگانی از خندق هفده تن تا استادیوم های برزیل ردپای «سرمایه اجتماعی» و «حکمرانی خوب» در مدیریت شهری گلپایگان آسیب شناسی تعامل روابط عمومی ها و رسانه ها معلمی و هنر تسهیلگری نوروز زاینده سرمایه اجتماعی است گلپایگان و توسعه پایدار انقلاب کاست و حاج ابراهیم صحت آخاله پاتوق همشهریان آیین چراغ خاموشی نیست
| | |