حقیقت ماجرای کشیدن دیوار مقابل درب یک خانه در گلپایگان به روایت روزنامه نگار گلپایگانی

پایگاه خبری زنگ خطر و نسل نو / دیروز چند تماس مردمی با خبرنگاران گرفته شد که درب یک منزل درحال تیغه شدن است درحالیکه ساکنان آن در منزل هستند. ابتدا که به آنجا رفتم و دیدم چند نفر در خانه هستند و تنها درب ساختمان درحال تیغه شدن است احساسات بر من غلبه کرد و اندوهگین شدم ولی از آنجا که 17 سال کار رسانه ای به من آموخته که یک موضوع را باید با بررسی تمام جوانب اطلاع رسانی کرد هم به سراغ شاکی و هم متشاکی رفتم و به نتایج قابل توجهی رسیدم.

گزارش: وحید اعظمی روزنامه نگار «مدیرمسئول پایگاه خبری زنگ خر و رسانه نسل نو»

رسالت رسانه بیان حقیقت است. به گزارش پایگاه خبری زنگ خطر و نسل نو، دیروز چند تماس مردمی با خبرنگاران گرفته شد که درب یک منزل درحال تیغه شدن است درحالیکه ساکنان آن در منزل هستند. ابتدا که به آنجا رفتم و دیدم چند نفر در خانه هستند و تنها درب ساختمان درحال تیغه شدن است احساسات بر من غلبه کرد و اندوهگین شدم ولی از آنجا که 17 سال کار رسانه ای به من آموخته که یک موضوع را باید با بررسی تمام جوانب اطلاع رسانی کرد هم به سراغ شاکی و هم متشاکی رفتم و به نتایج قابل توجهی رسیدم.

بنابر گفته های شاکی و متشاکی ماجرا از این قرار است که فردی در سال 81 زمینی را می خرد و در سال 88 زمین را با گرفتن جواز ساخت از شهرداری گلپایگان می سازد. البته شهرداری اذعان دارد که جواز ساخت را براساس سند صادر شده از اداره ثبت اسناد گلپایگان داده است که صدور این سند جای سوال از ثبت اسناد دارد؟

 

اما صاحب خانه کناری بعد از گذشت چند سال وقتی از بابلسر به گلپایگان می آید به دستگاه قضایی شکایت می کند که همسایه درب خانه اش را در زمین وی باز کرده و مدعی می شود که اینجا کوچه ای نبوده و متشاکی نیز می گوید اینجا کوچه ای چهارمتری بوده است. برفرض چه آنجا کوچه بوده یا نبوده ولی شاکی سندی ارائه می دهد و عنوان می کند این زمین از آن او می باشد.

پس از تلاش های بسیار و چندساله توسط دستگاه قضایی برای صلح و سازش اما نهایتا حکم صادره از دادگاه تجدید نظر استان مبنی بر مسدود کردن درب خانه صادر می شود.

حکم دادگاه بر پایه اسناد و مدارک صادر شده است که درب خانه در زمین همسایه کناری باز شده است. اما نکته ای که اکنون در فضای مجازی کشور و رسانه ها منتشر شده اینکه برخی در ساختمان هستند و درب تیغه شده است. باید در نظر داشت که افراد در ساختمان زمان انسداد درب خانه حاضر به بیرون آمدن از خانه نشده اند. برخی می گویند باید آنها را با حکم قانون از خانه بیرون می آوردند و بعد درب را تیغه می کردند ولی این نکته حائز اهمیت است که ملک متعلق به آنهاست و فقط بحث و محل اختلاف دو همسایه درب خانه است و مگر می شود فردی را از ملک خودش خارج کنند وقتی ملک متعلق به اوست و پرونده قضایی باز شده توسط شاکی خصوصی هم فقط درخصوص درب خانه است. فرد در ملک خودش است و بیرون نمی آید و همسایه هم شاکی شده که درب در زمین آنها باز شده است و محل اختلاف درب خانه است. البته روز بعد با پیگیری دستگاه قضایی، فرماندار و برخی مقامات شهرستان با صحبت بسیار و مجدد با شاکی یک لنگه درب که نفر رو است باز شد و قسمت دیگر درب که ماشین رو است مسدود ماند. همچنان تلاش ها برای سازش بین دو همسایه توسط مسئولین شهرستان ادامه دارد.

در اینجا این سوال پیش می آید که چرا ثبت اسناد در دهه 80 سند اقدام به صدور سند کرده است که متعاقب آن شهرداری جواز ساخت داده و در نهایت منجر به این اختلاف بین دو همشهری گردیده است؟