توسط:سیدروح الله هاشمی گلپایگانی
هنگامی که مرحوم حضرت آیه الله العظمی سیدجمال الدین هاشمی گلپایگانی از
حرم مطهر امیرالمومنین (علیه السلام) بیرون می آمد عتبه را می بوسیدند و اشعار ذیل
را می خواندند :
از ازل ای میرحق
سراله
حب کویت عرضه شد بر ماسوا
هرکسی گفتا بلی شد
مبتلا گشت فانی در بلای این
ولا
چونکه از عشقت سرشته جان ما بندگیت سکه شد
برنام ما
آتش هجران به جانم زد
شرر زاشتیاق
وصل تو شد شعله ور
تا قمار عشق با تو
باختم
درگهی جز درگهت نشناختم
گریه و زاری و غم همساز
من ذکر و فکرت
همدم و همراز من
برهمین بگذشت بر من
سالها بر درت ای
ذوالکرم با ناله ها
تاکه عمرم رفت و گشتم پیر
پیر پیرسگ گشتم بدرگاهت
اسیر
من سگ پیر هراش این
درم ریزه
خوار نعمت این سرورم
چون سگی در آستانت پیر
شد عاقبت برگردنش
زنجیر شد
سلسله در گردنم شد
استوار
می کشاند دور اما دور یار
شد مطاف من حریم کوی
تو
کعبه مقصود من شد روی تو
حصرت دیدارت ای زیبا
صنم آنکه
وقت مرگ آیی بر سرم
تا ببینم روی حق در روی
تو
عاشقانه جان دهم در کوی تو
بر فراز تخت وصلت سر
نهم
سرفرازان عشقبازان جان دهم
این مطلب تاکنون 4134 بار دیده شده است.
| |